وبلاگ لیدی باگ

سلام سلام اینم از پارت جدید و عالی حالا برو ادامه 

خب بفرمایید 

از زبان مرینت 

داشتم راه میرفتم که پیچیدو توی یک کوچه تنگ تارک که یهو چند تا زور گیر اومدن جولوم دوتا مرد گنده بودن 

مرده. هی خوشگله هرچی داره رو رد کن بیاد 

اون یکی مرده. سریع 

مرینت . اگه ندم 

مرده. خب فکر کنم بجای پولات باید با بدنت حال کنیم نه 

اون یکی. فکر خوبه 

بعد اومدن جلو و یک چاقو گذاشتم بیخ گلوم منم چاقوم رو از توی جیبم در آوردم و فرو کردم توی شکمش خیلی حس جالبی بود مرد اولی افتاد و اون یکی اومد چاقو رو زد توی پام منم سریع چاقو رو کشیدم توی شکمش و چاقو رو از پاهام در آوردم و به سمت خونه رفتم با کلیدم درو وا کردم و رفتم تو 

آدرین. سلام 

مرینت.   ... 

آدرین. مرینت چرا خونی شدی 

مرینت. لازم نمیبینم بهت جواب بدم 

آدرین. یعنی چی کی باهات این کاری کرده بیا روی مبل بشین 

بعد نشستم روی مبل و آدرین شلوارم رو داد بالا 

آدرین. نگاش کن رفتی دعوا 

مرینت. چند تا مرد مزاحمم شدن منم خب با چاقو حسابشون رو رسیدم ولی یکیشون بهم چاقو زد 

بعد آدرین رفت و تز بالا وسایل پانسمان آورد و شروع به بستن کرد 

مرینت. آی آروم 

آدرین. هیش ساکت وقتی رفتی دعوا باید فکرشو میکردی 

بعد برای گوشیم پیام اومد واش کردم دیدم عکس آدرین و لایلا توی یک تخت هست اشکام داشت سرازیر میشد یعنی چی آدرین انقدر پست شده 

آدرین. مرینت چت شده چرا انقدر ناراحتی 

مرینت. گمشو اون ور 

آدرین. خب بگو چیشده 

بعد عکس رو نشونش دادم 

مرینت. بیا این شده 

آدرین. مرینت این من نیستم 

مرینت. پس عمه ی منه ها 

آدرین. مرینت یک لحظه گوش بده 

بعد پاشدم و چاقو برداشتم و رفتم بیرون یوار ماشین شدم و تا سر حد مرگ گاز دادم 

چرا من، 

چرا باید این جوری بهم خیانت بشه، 

توی هر لحظه اون عکس میومد جلوی چشمام  

یهو یک ماشین کشید جلوی و آدرین ازش پیاده شد 

مرینت. برو کنار و گرنه زیرت میگیرم 

آدرین. باید گوش بدی مرینت 

مرینت. من گوش نمیدم پس برو کنار 

بعد آدرین اومد کنارم توی ماشین نشست 

آدرین. تا گوش ندی پیاده نمیشم 

مرینت. باشه پیاده نشو باهم میمیریم 

بعد گازو گرفتم و ویراج دادم و لایی کشیدم که یهو ماشین چرخید و خوردیم به یک کامیون دیگه چشمام سیاهی رفت 

از زبان نویسنده 

ماشین چرخید و از طرف آدرین خوردن به یک کامیون بعد آمبولانس اومد و دوتاشون رو برد به بیمارستان 

فردا 

از زبان مرینت 

بهوش اومدم دیدم بهم سرم وصل کردن 

پرستار. بهوش اومدی 

مرینت. آره آره ولی شاهرم کجاست 

پرستار. شاهرتون 

مرینت. آدرین آگرست 

پرستار. آها ایشون، آقای آگرست ضربه ی زیادی بهم وارد شده و داخل کما هستند 

مرینت. وای نه کجا 

پرستار. اتاق کنار شما 

بعد سرم هارو کندم و شروع کردم به گریه کردن و رفتم که ببینم آدرین چش شده کاملا سفید بود مثل یک مرده اشکام خیلی خیلی شدید بود آدرین بخاطر من توی کما بود چرا به حرفش گوش ندادم چرا... 

دو روز بعد 

امروز آدرین از کما در اومد به مراقبت های ویژه رفت و منم رفتم جاش 

مرینت با گریه فراوان. عشقم خوبی 

آدرین. آ.. آ. آر. آره 

مرینت. منو ببخش تمام اینا تقصیر من بود تقصیر من بود که اینجوری شد 

آدرین. شکالی نداره 

چهار روز بعد 

امروز آدرین مرخص شد و رفتیم خونه 

مرینت. بیا دراز بکش 

بعد آدرین روی مبل دراز کشید منم رفتم براش پتو بندازم که دستم رو گرفت و کشید بغل خودش 

آدرین. مرینت منو ببخش  

مرینت. آدرین میشه بهم توضیح بدی 

بعد نشستیم و آدرین عکس رو آورد و گفت. مرینت من چشمام سبزه نه 

مرینت. خب آره 

آدرین. ولی این کسی که توی این عکس هست رنگ چشماش خاکستریه و من نیستم چون من اصلا همچین چیزی یاد نیست درسته نباید مشروب می خوردم ولی فشار کار روم زیاد بود و دلم می خواست چون جای پدر و مادرت نیستی اونم هم الان فوت کردند پشیمون نباشی از جای من بودن و خب وقتی وارد اتاق شدی و دیدی که لایلا نزدیک من شد خودت هم دیدی من هیچ کاری باهاش نکردم لایلا هم این عکسو به من نشون داد و گفت باهم بودیم ولی من به تازگی فهمیدم که  حقیقت نداره چون منم چیزی نمی دونم 

بعد یکم گریه کردم و پریدم بغل آدرین 

مرینت. من مطمئنم که این آدرین منه و عشق منه 

آدرین. جدی نگفتی که ازم متنفری 

مرینت. اگه واقعا متنفر بودم خیلی ساده ازت طلاق می گرفتم ولی من دوستت دارم آدرین اگه ازت متنفر بودم از جات می رفتم 

آدرین. دیگه قول میدم انقدر درگیر کار نشم 

مرینت. ممنونم 

مرینت. راستی عشقم بازم برای تصادف شرمنده 

آدرین. اصلا کاشکی هروقت قهر کنم من برم توی کما و آشتی کنیم 

مرینت. نه خدا نکنه

آدرین. بیا قول بدیم ما قهر نمی کنیم 

منم خندیدم و گفتم باشه 

فردا صبح از زبان آدرین 

..... 

پایان 

پارت خوبی بود نه؟ 

آخه خیلی توی پیوی در خواست داشتید به هم برسن اینم از این به هم رسیدند 

شرط پارت بعد پانزده لایک و پانزده کامنت