عاشق گمراه پارت ۳
ادامه
مرینت: پاشدم رفتم به دست و صورتم آب زدم بعد اومدم پایین به مامان و بابا سلام کردم بعد برای خودم نهار ریختم و رفتم بالا که بخورم بعدش رفتم حموم اومدم بیرون تا اومدم موهام رو خشک کنم ۲:۳۰ شده بود! سری موهام رو درست کردم ( گوجه ای) بعد شروع کردم به آرایش ریمل و رژ و......تموم شد ساعتو نگاه کردم فقط پنج دقیقه مونده بود!یک تاپ صورتی بنفش با شلوار بگ آبی پوشیدم و کادوی آدرین رو برداشتم و سری راه افتادم! بدو بدو تا رسیدم دیدم همه بودن و داشتن حرف میزدن آدرین هم بود ! داشت با نینو حرف میزد رفتم جلو و به همه سلام کردم
مرینت: سلام بچه ها( با نفس نفس زدن)
بچه ها( چیز دیگه به ذهنم نرسید😂): سلام مرینت
مرینت: رفتم پیش الیا نشستم که گفت
الیا: میدونستم دیر میکنی برای همین برات از این کیکا نگه داشتم
مرینت: مرسی
الیا: ولی دفعه ی بعد برات نگه نمی دارم
مرینت : اااا!
الیا: حالا اینارو ول کن برو با آدرین حرف بزن
مرینت : داره با نینو حرف میزنه
الیا: خب منتظر فرست باش
مرینت : باشه
بالاخره نینو رفت!رفتم کنار آدرین و ......
خب اینم از این پارت ببخشید این نصفش بود قراره بیام و ادامش رو بدم
خداحافظ👋👋