معرفی
من اومدم با معرفی یک رمان
نام رمان: این کار پایان ندارد
ژانر: عاشقانه و هیجانی
شخصیت های اصلی: مرینت آدرین گابریل امیلی
خوب این یک رمان جدیده و تازه قراره جالب باشه پس حتما بخونیدش اولش درباره بچگی مرینت و آدرین هست ولی زود تموم میشه و وارد یک فضای دیگه از داستان میشیم و من یکم رو الان مینویسم و فردا حتما پارت ۱ رو میدم
مرینت: سلام! اسم من مرینت هست ۵ سالمه و یک سال ازدوستم آدرین کوچیک ترم! من موهام آبی تیره و چشام دریایی هست! من آدرین رو دوست صمیمی خودم میدونم!
____________************...............____________**********........
آدرین: سلام اسم من آدرینه ! من ۶ سالمه و از دوستم مرینت یک سال بزرگترم! من موهام طلایی روشن و چشام سبز زیبایی هست! من مرینت رو دوست صمیمی خودم میدونم!
_________***********................___________**********....،،،،،،،،،،،،
مرینت: چقدر برای فردا هیجان دارم چون داریم با آدرین میریم شهر بازی! ای کاش زود تر فردا بشه!
آدرین: آخ جون فردا داریم با مرینت میریم شهر بازی قراره خیلی خوش بگذره!
فردا صبح
مرینت: آخ جون بالاخره فردا شد ! من یک ست تابستونی کرمی پوشیدم مامانم موهام رو خرگوشی بسته و به صورتم کرم زده و ما میخایم بریم!
آدرین: امروز شد! یک ست تابستونی پوشیدم مامانم موهام رو شونه زده و به صورتم کرم زده و میخوایم راه بیفتیم!
بالاخره رسیدم جلوی در شهربازی وایستاده بودیم که مرینت رو رو دیدم و هر دومون پریدیم بقل هم که مامانا گفتن
مامانا:.....
خوب بود ؟نظرتون رو بگید
فعلا👋