One day you will love me again p6

𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 · 1402/12/01 22:37 · خواندن 1 دقیقه

ادامه

از زبون راوی:بازی بقیه تیم ها تموم شد حالا نوبت تیم های مایکل و اما بود...

از زبون مایکل=M

M:بازیمون داشت شروع می‌شد برای همین بچه های تیم رو جمع کردم و باهاشون صحبت کردم میا رو هم به عنوان تعویضی قرار دادم به خاطر این موضوع کمی ناراحت بود اما این برای خودش بهتر بود بچه ها بدنشون رو گرم کردن من و ایوان هم بدنمون رو گرم کردیم و برای آخرین بار به پیش بچه ها رفتم و گفتم....

&=بچه های تیم

مکالمهMو&

M:خب برای آخرین بار تکرار میکنم پس خوب حواستون رو جمع کنید و به حرفم گوش بدید شنیدید چی گفتم 

&:بله کاپیتان

M:خوب حواستون رو جمع می‌کنید شما امروز قراره جلوی  یه تیم حرفه ایی بازی کنید پس امروز باید خوب بازی کنید و اگر بد بازی کنید مجبورم تعویضتون کنم حالا برید و آماده باشید 

&=بله کاپیتان.....

از زبون اما=e

e:بازی داشت شروع میشد من کاپیتان تیم بودم و نقش مهمی داشتم همه بچه های تیم نقش مهمی داشتن داخل بازی...ما برای این بازی کلی تمرین کردیم و کاملا آماده ایم.....

از زبون راوی:بازی شروع میشه و همه تماشا چی ها استرس داشتن که کدوم تیم برنده میشه هر دو تیم به بهترین شکل بازی میکنن و تمام تلاش خودشون رو برای برنده شدن میکنن اما آخر از همه هر دو تیم برابر میشن و بازی بعد از چند ساعت تموم میشه و تیم ها میرن به رختکن تا لباس هاشون رو عوض کنن.......

 

 

 

 

 

 

خب 

شرط پارت بعدی 

40تا کامنت و 20تا لایک