stay with me p1

𝕖𝕝𝕟𝕒𝕫 𝕖𝕝𝕟𝕒𝕫 𝕖𝕝𝕟𝕒𝕫 · 1402/11/18 17:32 · خواندن 1 دقیقه

پارت اول

مرینت در اتاقش نشسته و سرگرم خواندن کتاب مورد علاقه‌اش بود که برادرش لوکا در زد.

مرینت: بیا تو

لوکا: مرینت مهمون داریم مامان گفت لباس بپوش بیا پایین

مرینت: اونوقت این مهمون‌ کی هست؟؟

لوکا: خاله

مرینت: چییییییییی؟؟

مرینت از بچگی از خاله‌اش متنفر بود چون او سرد خشک و بی‌روح بود و پسری به اسم آدرین داشت که خیلی خودخواه بود.

از زبان مرینت: 

چون مجبور بودم گفتم: خیلی‌خب می‌آم

بعد رفتم یه تیشرت بنفش خوشگل با شلوار مشکی پوشیدم و به طبقه پایین رفتم

مرینت: سلام به همگی🤗

امیلی: سلام عزیزم

سابین: بیا بشین.

آدرین: سلام

مرینت: نمی‌خوای چیزی بگی پسرخاله عزیزم😁😏

آدرین : دهنتو ببند( خیلی آروم)

مرینت: 😁

اذیت کردنش خیلی حال می‌ده

گوشیم زنگ خورد و رفتم بیرون تا حواب بدم

مرینت : الو سلام

آلیا: سلام یه خبر خوب دارم

مرینت: چی؟؟؟

آلیا : پسر طراح معروف اومده مدرسه ما

مرینت : این کجاش خبر خوبه؟😒

آلیا : خب اون خوشتیپ و معروفه و همکلاسی‌مون می‌شه

مرینت: عجب گیری کردیم

آلیا : توهم که فقط ضدحال می‌زنی

مرینت : راستی می‌‌آی بریم پارک؟!