پری دریایی من 🧜🏻‍♀️ p13

𝒜.ℛ 𝒜.ℛ 𝒜.ℛ · 1402/11/16 14:19 · خواندن 3 دقیقه

سلام 🌹

من اومدم با پارت جدید💟

ببخشید دیر شد 🙏🏻💙

 

آ: من کیرو نجات دادم؟ منظور شما چیه؟ 

الان بهش چی بگم!؟ بگم اره من نجاتش دادم؟! اره باید بهش بگم. 

گ: خودتو نزن به اون راه خودتم خوب می‌دونی منظورم چیه

آ: آره من نجاتش دادم

گ:واقعا که واسم مهم نیس چجوری نجاتش دادی ولی بابت اینکارت باید تنبیه بشی

آ: چه تنبیهی؟ 

گ(با لحن جدی و عصبانی): تو رو از پادشاه شدن محروم میکنم

آ: یعنی چی؟؟ 

گ: خب تو جانشین من نمیشی و الانم گورتو از اینجا گم میکنی

آ: باشه

گ: خب حالا برو وسایلت رو جمع کن

چیزی نگفتم و از اتاق خارج شدم که با آلیا رو برو شدم. 

از زبان آلیا 

از نینو خداحافظی کردم و رفتم تا ببینم چی میشه 

گوشمو گذاشتم رو در و فالگوش وایسادم. تمام حرفاشونو شنیدم. 

پس اگه قراره شاهزاده از اینجا بره منم باهاش میرم. 

همینجوری وایساده بودم که شاهزاده ( خب خیلی ها به آدرین عالیجناب یا اعلی حضرت میگن ولی آلیا شاهزاده میگه) بیرون اومد. 

آ: فالگوش وایسادی

آل: خیلی معذرت میخوام

آ: اشکالی نداره دیگه لازم نیس همه چی رو واست توضیح بدم. خب من میرم وسایلمو جمع کنم 

آل: منم همراه شما میام 

ن (همون نینو): کجا؟؟ 

 

از زبان آدرین 

نینو بهترین دوستم و دستیارمه 

آ: آلیا میشه همه چیز رو بهش توضیح بدی 

آل: خب راستش من قبلا همه چیز رو بهش گفتم 

ن: آره درمورد پری دریایی و این چیزا ولی خب نگفته کت کجا قراره برید

آ: پدرم منو از پادشاه شدن محروم کرده و من قراره همین الان از اینجا برم

ن: چی!!؟؟ 

آ: همین که شنیدی

ن: پس ماهم میایم

آل: راس میگه

آ: شما لازم نیس بیاین این تنبیه منه

ن: ما دوستتیم پس ماهم میایم فقط قراره کجا بریم؟ 

آل: خنگه خب باید بریم شهر کنار دریا دیگه

آ: گفتم که شما قرار نیس بیاین

 اینو گفتم و از اون جا دور شدم و رفتم به اتاقم

برای اینکه برم شهر باید لباس مبدل بپوشم پس از کمدم لباس های شهری بیرون آوردم و پوشیدم و چیز هایی که لازم بود برداشتم و به بیرون رفتم و بدون اینکه کسی بفهمه اسبم رو برداشتم و بیرون اومدم که دوباره با اون دوتا مواجه شدم. 

آ: خب دیگه من میرم 

ن: ماهم باهات میایم

آ: نه نمیاید

آل و ن: میایم

آ: اصلا جهنم بیاید 

آل:هورا

 ن: پس بزارید منم اسبم رو بردارم بریم

آل: پس من چی؟ 

آ: بهتره یه کالسکه برداریم 

ن: باش

یه کالسکه برداشتیم و منو آلیا توش نشستیم و نینو کالسکه رو روند

ن: ببینم چرا کالسکه ی معمولی برداشتیم؟ 

آل: خب اگه کالسکه سلطنتی بر میداشتیم مردم شهر بهمون شک میکردند

ن: راس میگی ها چرا به فکر خودم نرسیده بود

آ: چون اصلا عقل نداری 😂😂

ن: نه شما خوبی

آل: نمیخوایم بریم

ن: باشه میریم

و بعد به سمت شهر رفتیم...

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

۲۶۶۷ کاراکتر

خب این پارتم تموم شد❤

لایک وکامنت فراموش نشه 🤍🌹

(برای پارت بعدی 34 کامنت و 28 لایک) 

بای👋🏻

♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡