وبلاگ لیدی باگ

شرط پارت بعد : 50 لایک و 100 کامنت و پارت قبلم بشه 100 کامنت بعدش پارت بعد رو میدم

Adrien :

تو خیابون ها راه می رفتم هیچی نمی تونست حالمو خوب 

کنه ولی خب اونم بهم قول نداده بود که برگرده پیشم و 

باهام باشه

منم تصمیمی نمی تونم واسش بگیرم 

خودش انتخاب کرد بره و از یکی دیگه حامله شه

تاریخ آزمایش برای شیش ماه پیشه یعنی مرینت وقتی 

قبول کرد که فقط دوست باشیم حامله بوده

احتمالا اون برگه ای که اون روز نمی ذاشت ببینمش هم 

جواب آزمایش بوده

به عکساش نگاه می کردم، عکسایی که تو بغل اون پسره 

بود باعث می شد بخوام خودمو بشکم

__________________________________________________

Marinette :

از جام بلند شدم و به بیرون نگاه کردم زمان خیلی زود 

می گذره انگار همین هفته پیش بود که برای بار دوم با 

آدرین رفتم تو رابطه جنسی و الان

یه دختر کوچولو ازش دارم که هنوز دنیا نیومده از بودنش 

خوشحالم کلا از اینکه اون روز با آدرین رابطه داشتم 

خوشحالم اگه اون روز اون اتفاق نمی یوفتاد هیچوقت ازش 

باردار نمی شدم و خب نمی تونم بگم هیچوقت

من با آدرین زندگی کردم و می دونستم چه بخوام چه 

نخوام هرچقدرم فرار کنم

بازم منو بر می گردونه پیش خودش ، یه چیزی هست 

ذهنمو در گیر کرده اونم اینکه

اگه دخترم یه روز بره مدرسه بچه های دیگه چطوری بهش 

نگاه می کنن؟ به بچه ای که معلوم نیست باباش کجاست 

و کیه قراره چطوری نگاه کنن؟ 

یا اگه مثلا بفهمن مامان و باباش قبل ازدواج باهم رابطه 

داشتن و باباش به مامانش تجاوز کرده چی راجبش فکر 

می کنن؟ 

این پارت کم بود چون پارت قبل کامنتاش به شرط نرسید

جدیدا واسه پارتا رمز می زارم چون کامنت نمی دین دقیقا از پارتی که آدرین به مرینت تجاوز کرد کامنتا کم شد

اگه این پارتم به شرط نرسه پارت بعدی رو کمتر مینویسم

پارت 1 My forced boyfriend :

چالش : نویسنده مورد علاقتون کیه؟ ( اگه می خواین کامنتا بره بالا تو چالش شرکت کنید اگه به شرط برسه 3500 کارکتر تا 4000 کارکتر مینویسم پارت بعد رو)