جوک
چندتا جوک نابی آوردم
برید ادامه عشق کنید👇👇👇
رفتم بانک چند دقیقه نشستم بعد
که اسم منو صدا زدن بلند شدم رفتم پیش مدیر بانک
بعد مدیر بانک گفتش چکاره هستین گفتم مدیر
گفت عه پس بفرمائید کلی خوش امد گویی کرد بردش میوه شیرینی چای داد
بعد چند دقیقه گذشت پرسید مدیر کجا هستید.
گفتم: مدیر گروه تلگرام 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
فقط نمیدونم چرا برگشتنی با ویلچر بردنم خونه 🤣🤣🤣
🏦🏦🏦🏦🏦🏦🏦🏦🏦🏦🏦🏦🏦🏦🏦🏦🏦🏦
یه استاد داریم...
وقتی از دستمون عصبانی میشه، میگه:
گوساله ها خجالت بکشین!😠✋
من جای پدرتونم🤣🤣🤕
🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄🐄
سوار تاکسی شده بودم راننده داشت از تجربیاتش میگفت منم انگشتم رو میزدم رو داشبورد برگشت گفت: چیکار میکنی؟
گفتم:
دارم لایک میکنم!
هیچی دیگه زد بغل پرتم کرد پایین!
فکر کنم کامنت نذاشتم دلخور شد😂🤣
🚕🚕🚕🚕🚕🚕🚕🚕🚕🚕🚕🚕🚕🚕🚕🚕🚕🚕
استاد زبان پرسید، از "cell phone" کجا استفاده میکنید؟
گفتم میکشیم رو ظرف حلوا☺️
راست گفتم نمیدونم چرا انداختم بیرون😐😂
🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪🍪
از تنبله پرسیدن علم بهتر است یا ثروت؟!
جواب داد: با تمام احترامی که برا جفتشون قایلم!!!
خواب بهتر است😂
🛏️🛏️🛏️🛏️🛏️🛏️🛏️🛏️🛏️🛏️🛏️🛏️🛏️🛏️🛏️🛌🛏️🛏️
طرف با لباس توی رودخونه شنا میکرد...
میگن : چیکار می کنی :
میگه : لباسامو می شورم!!!
میگن : مگه لباسشویی ندارین؟
میگه :
داریم ولی توش سرم گیج میره!!! 😂
👚👚👚👚👚👚👚👚👚👚👚👚👚👚👚👚👚👚
هیجده سالم بود لب پنجره اتاقم سیگار میکشیدم بابام اومد گفت داری چیکار میکنی؟ گفتم سیگار میکشم😌
اومد دستشو گذاشت رو شونم گفت مرسی که بهم دروغ نگفتی، بعد هولم داد افتادم رو تراس طبقه پایینی
پام شکست😢😂😂😐😂😂😑
🦵🦵🦵🦵🦵🦵🦵🦵🦵🦿🦵🦵🦵🦿🦵🦿🦵🦿
یه دفعه مامانم کلید کرده بود این بویی که تو میدی مال سیگار نیست
معلوم نیست چی میکشی فک کردی من نمیفهمم ،
رفتم سیگارمو آوردم گفتم بخدا سیگاره
بابام از پشت مبل اومد بیرون گفت بگیریدش 😂
🚬🚬🚬🚬🚬🚬🚬🚬🚬🚬🚬🚬🚬🚬🚬🚬🚬🚬
یه بار تا ۳ ظهر خوابیده بودم بابام اومد گفت بلندشو دیگه خرس گنده عصر شد
پاشدم گفتم: اگر بی هدف از خواب بیدار شدید بهتر است بخوابید. استیو جابز
با دستاش یقمو گرفت از پنجره انداختم پایین گفت: آدم های بی ارزش را نابود کنید. هیتلر
🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪🇩🇪
آقا تموم ♥️♥️♥️♥️
ممنون که تا اینجا اومدی 😘
اگه خوشت اومد یه کامنت یا لایک هم مارو مهمون کن🙂🙂🙂