مغزی پر از فکر و خیال (پارت ۷)

다삼🧚‍♀️ 다삼🧚‍♀️ 다삼🧚‍♀️ · 1402/10/21 19:12 · خواندن 1 دقیقه

مهسا لطفا دسترسیمو به گفتمان باز کن😊😭😭

از زبان مرینت

من: کجا میریم

جواب نداد ای کله موز میمون سگ جواب بده مردم از فضولی

ادرین: اون جزیره ای که گفتم ضایع بازی درنیار و بهم فوش هم نده 

من: هیعععععع شنیدییی؟!

ادرین: گوشم تیز تر از خرگوشه😏🐰

من: هه هه گوش من تیز تره

ادرین: معلوم میشه.....

من: خر خودتی

ادرین: وایی شنیدی!!

من: هه گفتم که گوش من از تو تیز تره

ادرین: من خودم نفهمیدم چی گفتم اونقدر که آروم گفتم خداوکیلی گوشت تیزه

من: گوش من تیزه چون تو کنسرت ها صدامون خیلی بنده بفهمیم چی میگیم و حتی موقعه رپ خوندن چون تند تند میخونم به گوش هم ربط داره.

ادرین: آها

ادرین: رسیدیم فرودگاه پیاده شو

پیاده شدم 

من: ام....ادرین

ادرین: بگو میشنوم

من: چمدون ها رو از قبل جمع کردی؟

ادرین: اونجا خودش وسیله داره 

من: باشه 

رفتیم تو هواپیما 

من: جا من کجاست؟

ادرین: این بلیط تو هست برو ببین جات کجاست 

من: باشه 

رفتم و رفتم جامو پیدا کردم کنار یه پسر کله نارنجی بود که داشت طراحی میکرد رفتم کنارش نشستم ادرین دوتا صندلی جلوتر از من بود

پسره: میشه بپرسم اسم شما چیه؟

من: مرینت هستم مرینت دوپن چنگ

پسره: خوشوقتم من الکس هستم میتونم بیشتر از شما بپرسم

پسر با ادبی بود خوشم اومد از ادرین بهتر بود 

من: بله

 

 

 

مهسا تروخدا دسترسیمو به گفتمان باز کن تروخداا بخاطر مدرسه ها نمیتونم زیاد رمان بدم ببخشید😭