Parallel love (P8) (F1)
برو ادامه
+بله بفرمایید
÷لیلیا... لیلیا خودتی
+ببخشید شما؟؟؟
÷یعنی انقدر بی معرفت شدی که داداشتو نمی شناسی.
+پیتر!!!!!
÷اره منم ابجی کوچولو
÷می دونی چند وقت ندیدمت؟؟ می دونی با چه سختی شمارتو گیر اوردم. کجا بودی این همه مدت ابجی گلم. مامان و بابا به خاطرت انقدر غصه خوردن که اندازه صد سال پیر شدن.
+می دونم خودمم بیشتر از همه تا وانشو دادم
بیب بیب بیب بیب
+الو الو..... پیتر.... پیتر..
-کی بود؟؟؟
+برادرم پیتر.
-فکر می کردم خانوادتو ترک کردی و خیلی وقته ندیدیشون.
+اره همین طوره. الان صداشو بعد بعد دوسال شنیدم.
-چرا قطع شد.
+به خاطر اینکه از خارج کشور تماس می گیره. هر سری تماس شاید بیشتر از دو یا سه دقیقه وقت نداشته باشم تا باهاش حرف بزنم.
-بهش زنگ بزن. این دفعه تو زنگ به زن
+باشه.
پنج دقیقه بعد
+جواب نمی ده هر کاری می کنم جواب نمی ده
-اشکالی نداره فدا سرت. فردا دوباره تلاش می کنیم.
بعد روی گونه هام یه بوسه ریزی زد شب بخیر گفت و رفت. من دوسش داشتم اونم منو دوست داشت. تقریبا فهمیده بود من اونو دوست دارم ولی خب یه کمی براش ناز می کردم.
فردا دوباره بهم زنگ زد کلی با هم حرف زدیم و درد و دل کردیم.
قرار شد چند روز دیگه بیاد ببینتم.
بهش نگفتم تصادف کردم ترسیدم ناراحت بشه و روحیشو ببازه.
تق تق
-می شه بیام تو
+اره حتما
-غذاتو اوردم. باید خود غذا بخوری که زود خوب شی.
+(خندیدم) باشه
-می شه من غذاتو بزارم دهنت🥺🥺
+کانر 😕😕. خجالت می کشم. خودم می تونم. در اون حدم حالم بد نیست.
-تولو خدا.
+باشه🙂
غذا رو گذاشت دهنم. خجالت می کشیدم ولی خب یه جورایی حس قشنگیم بود.
غذام که تموم شد موهامو نوازش کرد گونه هامو بوسید .
دستشو به حالت خدا فظی تکون دادو رفت.
الان تقریباً یه ماه از اون موقع که تصادف کردم گذشته. هفته ی اینده پیتر می خواد بیاد دیدنم. خیلی استرس داشتم. تقریبا می تونستم رو پاهام وایستم هفته ی بعد بهترم می شم.
ولی کانرو چجوری بهش بگم. همیشه خیلی روم حساس بود. هر وقت پسرا دور و ورم می یومدن زنده موندن اون پسرا با خدا بود
تو این فکرا بودم که اروم خوابم برد......
پایان پارت
۲۱۰۰ کاراکتر
یه معذرت خواهی هم بکنم چون که این هفته آخرین امتحانامو داشتم مامان بابام کلاً گوشی ازم گرفته بودن با توجه به اینکه امتحانهای قبلی خراب کرده بودم برای همین نتونستم تا امروز پارت بزارم. حتی یه بارم که گوشیو گرفتم که ببینم کانال مدرسه پیام نداده فقط تونستم به یه دونه از کامنتا جواب بدم.
برای همین امروز سه تا پارت میذارم تا ساعت ۴.
به اون دو نفری هم که قول داده بودم دوتا پارت جلوتر بدم بعد از اینکه این سه پارتو دادم سه پارت جلوترم به اونا میدم.