Forbidden love p49

𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 · 1402/10/13 22:57 · خواندن 2 دقیقه

......

از زبون راوی:آدرین سوار جت شخصی پدرش میشه و از پاریس برای همیشه میره....

از زبون آدرین=A

A:سوار جت شخصی پدرم میشم و پاریس رو با خاطره هاش برای همیشه ترک می‌کنم حدودا بعد از سه ساعت به لندن میرسم و با راننده شخصیم به سمت عمارتی که داخل لندن داشتیم رفتیم اون عمارت رو پدرم برای من خریده بود تا با مرینت داخلش زندگی کنم اما حالا اوضاع فرق کرده و خودم تنها باید داخل این عمارت بزرگ زندگی کنم......

از زبون فیلیکس=F

F:امروز بهم خبر دادن که قراره آدرین فرانسه رو برای همیشه ترک کنه این واقعا برام لذت بخشه این طوری نمیبینمش و میتونم به راحتی در کنار مرینت زندگی کنم دلم برای مریمت و کوچولومون تنگ شده بود برای همین به سمت خونه رفتم و وارد خونه شدم فهمیدم که مرینت داخل اتاقمونه یواشکی وارد اتاقمون شدم و گفتم....

مکالمهMوF

F:سلام عشقم 

M:فیلیکس تویی ترسیدم 

F:ببخشید عزیزم اگر ترسوندمت حالت چطوره

M:خوبم 

F:کوچولومون چطوره 

M:اونم خوبه 

F:خب من میرم یه فنجون قهوه بخورم 

M:باشه 

از زبون راوی:فیلیکس از اتاق خارج میشه تا بره و قهوه بخوره که یکدفعه یه پیامک به گوشی مرینت میاد مرینت گوشیش رو نگاه میکنه و میفهمه که کاگامی بهش پیام داده برای همین یواشکی پیامک کاگامی رو نگاه میکنه...

پیامک کاگامی 

{سلام مرینت 

مرینت آدرین امروز برای همیشه از فرانسه میره 

مرینت خوشحال باش این طوری فیلیکس نمیتونه به آدرین صدمه ایی بزنه}

از زبون مرینت=M

M:با خوندن پیامک گاکامی نمیدونستم خوشحال بشم یا ناراحت اما از این بابت خوشحالم این طوری فیلیکس نمیتونه به آدرین صدمه ایی بزنه چند قطره اشک از چشمان پایین اومد برای همین اشکام رو پاک کردم و از کاگامی تشکر کردم و پیامک هامون رو حذف کردم تا فیلیکس متوجه حرف های منو و کاگامی نشه....

 

 

 

 

 

........

 

 

 

 

 

خب اینم از این پارت 

شرط پارت بعدی 

80تا کامنت و 22تا لایک