old love پارت 39
P39
Marinette :
وقتی می خواستم از روی مبل بلند شم آدرین دستم رو
کشید این کارش باعث شد بشینم روی پاهاش
آدرین دوتا دستاش رو دورم حلقه کرد لباشو به گردنم
نزدیک کرد و بوسه ریزی به گردنم زد
عطرش رو دوست داشتم ولی از اینکه الان تو بغلش بودم حس خوبی نداشتم
انگار دوباره داشتم عاشقش می شدم ولی نه من نمی تونم
دوباره بهش فرصت بدم و دوباره خودم رو بخاطرش بشکنم
صدای باز شدن در حموم اومد بعد از اینکه صدای در حموم
رو شنیدم سریع خودم رو از آدرین جدا کردم و ازش فاصله گرفتم
و بعد به یه گوشه رفتم آدرین سریع اومد سمتم و خودش رو بهم نزدیک کرد
کنار دیوار گیرم انداخته بود راه فراری نداشتم فقط
می تونستم به حرفاش گوش بدم
Adrien :
خودم رو بهش نزدیک کردم و گفتم
« فقط به حرفام گوش بده یه فرصت دیگه بهم بده تنها چیزی که می خوام اینه که دوباره کنار تو باشم »
ببخشید کم بود امتحان دارم نمی تونم اگه شد امشب دوباره پارت میدم یا شاید فردا نمی دونم
۱۰۰ کامنت و ۵۵ لایک