💕 Lasting Love 💕 پارت ۴

𝒜.ℛ 𝒜.ℛ 𝒜.ℛ · 1402/10/06 18:02 · خواندن 2 دقیقه

نانای نای 😁 اومدم با پارت جدید ☆ 

منو نگاه نکن برو ادامه

 

 

از هواپیما بیرون اومدیم یه ماشین سیاه اومد سمتمون و یه مرد از ماشین پیاده شد. 

مرد: سلام من از طرف شهردار اومدم لطفا بشینید

بعد ماشین رو واسمون باز کرد. رفتیم نشستیم که اون پسر هم اومد کنارمون نشست. 

آنیا: ببخشید آقا چرا ایشون اینجا نشست

مرد: پدر ایشون با شهردار دوست هستند 

آنیا: پس که اینطور

رسیدیم به یه ساختمان چند طبقه. از ماشین پیاده شدم. 

مرد: لطفا دنبالم بیایند 

اون پسر و منو ملیس، دنبال اون مرد رفتیم و وارد ساختمان شدیم. رفتیم توی آسانسور. مرد طبقه ی دو رو زد. 

مرد: خب اینجا خونه ی شماست اگه میخواید میتونید با دوستتون اینجا بمونی اگه هم نمیخواید طبقه ی ۴ رو به ایشون میدهیم. 

آنیا: ملیس تو چی میخوای

ملیس: اگه تو قبول کنی بیام خونه تو

آنیا: خونه من نه خونه ی دوتامون

مرد: پس این موضوع هم حل شد. 

پسر: خونه ی من کجاست؟ 

مرد: خونه ی شما طبقه ی ۳ هست. 

پسر: خیلی ممنون 

......................................... 

رفتیم به همون خونه. از خونه ی منم بزرگتر بود. پنج تا اتاق داشت یه آشپزخونه بزرگ و یه دستشویی دو تا حموم. حالا چرا دوتا حموم داره!؟ با صدای ملیس به خودم اومدم

ملیس: کدوم اتاق رو میخوای

آنیا: نمیدونم اون سمته راسته چطوره؟ 

ملیس: باشه منم این اتاق رو برمیدارم 

که یکی در زد. در رو باز کردم دو  تا مرد بودند

اولی: بفرمایید اینم وسایل و چمدون هاتون 

دومی: راستی قراره یک خدمتکار بیاد. 

آنیا: ممنون 

بعدش رفتند. چمدونم رو برداشتم و بردم تو اتاقم و لباسام رو تو کمد چیدم و عکس پدرم رو روی میز گذاشتم. از اتاق بیرون اومدم که دوباره یکی در زد رفتم در رو باز کردم یه دختر با لباس خدمتکار بود فکر کنم این همین خدمتکاره بود

دختر: سلام من یکی از طرفدار های شما هستم میشه یه امضا بدید

آنیا: سلام. بله حتماً 

بهش یه امضا دادم و اومد داخل. 

ملیس: اسمت چیه 

-----------------------------------------------

1881 کاراکتر 

خب دیگه تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه💛

(برای پارت بعد ۱۸ کامنت و ۱۳ لایک)  

 

بای👋🏻