رمان عشق حقیقی p4 f2

saghar saghar saghar · 1402/10/06 17:43 · خواندن 3 دقیقه

قرار نبود پارت بدم ولی دادم

این پارت طولانی ترین پارت فصله

لطفا به ۲۰ کامنت برسونید .

این پارت به اندازه ۳ تا پارته رمانه

پس لطفا لایک کن . میخوای بگی من لایک نمیکنم یکی دیگه لایک کنه . چند نفر بخوان اینطوری بگن که نمیشه.


ولی چند بار بگم من عاشقش نبودم

م : دیگه حرفشو نزن آدرین (یه ذره با داد)

م : من میرم ماریا رو ساکت کنم 

#آدرین

وای الان فکر میکنه داشتم بهش خیانت میکردم😓

کلوییه...... (سانسورشده)

آ : مرینت

م : چیه ؟

آ :تو با من قهری ؟

(پرانتز نویسنده : تو اگه با من قهری من که آشتیم😂)

م : نه

آ : بیا آشتی کنیم

م : د 😳 میگم قهر نیسم

آ : تو دلت مونده 

آ : بیا ببوسمت...

م : ولم کن آدرین پوف

(پرانتز نویسنده : بچه ها آدرین گونه ی مرینت رو میبوسه نه لبشو)

آ : عه گوشیم زنگ خورد

آ : سلام مامان سابین 

م : مامانمه ؟

آ : آره

س : سلام آدرین

س : فردا میتونی با مرینت و ماریا بیای خونمون ؟  دلمون تنگ شده🥲🥹

آ : بزار به مرینت بگم ببینم چی میگه 

آ : شاید بیایم🙂

س : باشه ☺️ پس خبر بدید خدافظ

م: چی میگه ؟

آ : واسه فردا دعوت کرد

آ : میریم ؟

م : آره بریم چرا نریم ؟😃

آ :دختره ی چتر باز😃

م : خودتی 🤡

(پرانتز نویسنده: جررر)

دینگ دینگ

م : تلفن مخابرات کمتر زنگ میخوره😒

م : الو

ک : سلام خانم دوپن چنگ من خانم بورژوا هستم 

م :تفف گمشو دیگه هم زنگ نزن

ک : چرا ؟

م : منو خر فرز کردییی ؟ همه چیو میدونم

ک : چ..چ...چییی

م : کَر که نیسی 

بیب

آ : کیبود ؟

م: کلویی (با ادا اسول در اوردن)

آ :برای چی زنگ زده بود زنیکه .....(فلان فلان ) شده

م : نمیدونم قطع کردم ...

بعد از گذشت اون مسئله

یک روز بعد

م : چقد گشنمه

ماریا هنوز بیدار نشده عجیبه

برم بیدارش کنم.

م : ماریا . ماریا

ما : هوم ؟

م : صب شده پا شو

ما : باشه

ما : خب چرا پرستار بیدارم نمیکنه ؟

م : عوممم از کشور رفته

ما : عه حیف شد

م : (از تو داره عصبی میشه ) چرا ؟

ما :میخواستم منو ببره گردش 

م : خودم میبرمت 

ما : واقعا ؟

م : بله واقعا

م : کجا بریم ؟

م : شهر بازی چطوره ؟

ما : عالییهه بریم شهر بازی😍

م : بیا بریم

سوار ماشین شو 

ما : باشه 

م : چرا ماشین روشن نمیشه 

وایسا زنگ بزنم به آدرین

م : سلام آدرین

آ : سلام مرینت

م : ماشین روشن نمیشه

آ : با ماریا ای ؟

م : آره

آ : روشنش نکننن اون ماشینه خرابه روشن کنی میترکه 

م : چی ؟ چرا 

آ :لنتش خرابه ، با ماشین بابام برو

م : باشه


۳۴۷۰ کارکتر

لطفا به شرط برسونید . لطفا.

فقط ۲۲ لایک.