💕Lasting Love 💕 پارت 2
سلام پارت جدید براتون آوردم.
حالا برید ادامه
از این فکرا بیرون اومدم و رو اجرام تمرکز کردم. بعد از اجرا نشستم زو صندلی تا کمی استراحت کنم که ملیس اومد.(ملیس دوست آنیا هست)
ملیس: کارت عالی بود. حالا پاشو همه میخوان امضا بگیرن
آنیا: اوف باشه
بلند شدم دیدم همه صف کشیدن و امضا میخوان ببا دیدن من همه جیغ میکشیدن و میگفتن امضا بده. نشستم رو صندلی یکی یکی اومدن و منم بهشون امضا دادم. دیدم همون پسر با یه دختر اومدن تا امضا بگیرن. پسر توجه ای نکرد.
دختر: سلام من طرفدار شما هستم اسمم کلارا هست
آنیا: بله هر روز شما رو میبینم
کلارا: میشه اینو امضا کنید
آنیا: حتما
پسر: کلارا زود باش دیگه آخه امضای اون به چه دردت میخوره
کلارا: پیتر بس کن. بابت رفتارشون عذر میخوام
آنیا: نه اشکالی نداره
بعد از اینکه امضا زدنم تموم شد وسایلم رو جمع کردم و از ملیس خداحافظی کردم و رفتم خونه. وسایلم رو تو اتاقم گذاشتم و رو تخت ولو شدم.
از زبان پیتر
بعد از اینکه کلارا از اون دختره امضا گرفت بردمش خونه و خودمم به.....
________________________
تامام. اره میدونم کوتاه بود معذرت میخوام.
برید خدارو شکر کنید که شرط نزاشتم