معرفی کتاب پارت ۱
سلام دوستان من اومدم امروز یک کتاب به شما معرفی کنم. من این کتاب رو توی قفسه ی کتاب های بابام پیدا کردم و گفتم بد نیست که معرفی اش کنم.
پس برید ادامه و اگر بازم خواستید معرفی کنم توی کامنتا به من بگید. چون من در سر شما نیستم و نمیدونم دارید به چی فکر میکنید.
(معرفی کتاب بر اساس نسخه ای هست که من پیدا کرده ام. پس اگر با مال شما متفاوت بود ببخشید)
نام روی جلد: انسان دو قرنی و داستان های دیگر. (نسخه ی ترجمه شده ی : The Bicentennial Man .and Other Stories)
نویسنده: ایزاک آسیموف
سال: ۱۹۷۶ میلادی/ ۱۳۵۵-۱۳۵۴ شمسی
ترجمه: هوش آذر آذر نوش
ژانر: علمی- تخیلی
گروه سنی: (نمیدونم. روی کتاب نزده. ولی فکر میکنم تمام گروه های سنی می تونن اون رو بخوانند)
داستان ها :
۱. انسان دو قرنی
۲. سبک قدیم
۳. تصویر در آینه
۴.غربال
۵.ضربه ی آب
۶. با گام های منظم
خلاصه ی داستان ها:
داستان اول:
سه قانون برای ربات ها:
۱. یک ربات نباید به یک انسان صدمه بزند یا در صورت آسیب رسیدن به انسان ها بی اعتنا بقای بماند.
۲.یک ربات باید فرمان های صادر شده از طرف انسان ها را اجرا کند مگر آنکه آن فرمان ها قانون اول را نقض کنند.
۳. یک ربات باید تا جایی که قانون اول و دوم را نقض نکند در حفظ موجودیت خویش کوشا باشد.
این داستان، داستان ربات هوش مندی است که تلاش می کند تا تبدیل به یک انسان بشود و به عنوان یک انسان پذیرفته شود. تا جایی که مواد سازنده ی مغز خود را تغییر می دهد و در نهایت مرگ خود را رقم میزند.
داستان دوم:
دو جوینده ی فضایی در فضا کاوش میکردند که ناگهان سیارکی به سفینه آنها خورد و باعث شد تا سیستم های ارتباطی و حرکتی سفینه از بین بروند.
آنها اکنون در مداری نزدیک به یک سیاهچاله گیر افتاده اند. چگونه قرار است خود را نجات دهند؟ آیا واقعا تنها کاری که می توانند بکنند این است که منتظر مرگ باشند؟
داستان سوم:
۱. یک ربات نباید به یک انسان صدمه بزند یا در صورت آسیب رسیدن به انسان ها بی اعتنا بقای بماند.
۲.یک ربات باید فرمان های صادر شده از طرف انسان ها را اجرا کند مگر آنکه آن فرمان ها قانون اول را نقض کنند.
۳. یک ربات باید تا جایی که قانون اول و دوم را نقض نکند در حفظ موجودیت خویش کوشا باشد.
این داستان کاراگاهی به نام لیج بِیلی یک انسان از زمین در عصری است که زمین پر از جمعیت شده و مردم مجبور هستند که در زیر زمین زندگی کنند.
او اکنون مجبور است به عنوان یک کاراگاه معروف در کهکشان پرونده ی درگیری و دعوای بین دو ریاضی داد در یک سفینه ی فضایی را حل کند.
(این داستان ممکن است سال ها بعد از داستان اول باشد یا نباشد. در هر صورت هیچ ارتباطی به جز قوانینی که برای ربات ها هست بین دو داستان وجود ندارد)
داستان چهارم:
دکتر نابغه ای در قرن بیست و یکم توانست به کشف مهمی درباره ی ساختار حیات دست یابد و برای همین توسط دولت ها مجبور به حبس خانگی شد.
یک روز فردی از جانب دولت ها آمد و از او خواست که با استفاده از کشفی که ساله ها قبل انجام داده بود از میان ۶ میلیارد انسانی که اکنون ساکن زمین هستند یک غربال گری بزرگ انجام دهد که باعث مرگ میلیون ها اگر نگوییم میلیارد ها انسان می شود. (پ.ن.: بعد الان جمعیت زمین ۸ میلیارد نفره)
آیا این دکتر با قتل عام میلیارد ها انسان بی گناه موافقت میکند؟
داستان پنجم:
استفن دمرست فردی از شهر ماه است و این شهر در کره ی ماه قرار دارد. او یک روز به شهری در اعماق اقیانوس های زمین می رود.
یکسری از اختلافات در عقیده باعث میشود که دمرست تلاش کند تا این کشتی کروی ای که در اعماق اقیانوس است را به همراه خود و تمامی زن و بچه ها و دیگران داخل آن نابود کند. آیا زن و مردی که این ساختمان های کروی را اداره میکنند میتوانند دمدست را متقاعد کنند و جلوی او را بگیرند؟ یا بدن همه ی آنها مانند بادکنک های آبی در اعماق تاریک اقیانوس منفجر میشوند.
داستان ششم:
جروم بیشاب آهنگساز و نوازنده ی ترمبون روزی به عنوان یک مشاور وارد یک بیمارستان روانی می شود.
آنها قصد دارند تا با کمک ظبط امواج مغزی علت دیوانه شدن یک انسان سالم را پیدا کنند.
او اکنون تلاش میکند تا ضرب غیر عادی که موجب افسردگی می شود را با ضربی دیگر خنثی کند. آیا او و دیگران میتوانند از پیچیدگی های مغز انسان سر در بیاورند؟
(خب امیدوارم از این داستان ها لذت برده باشید. من نسبتا مطمئن هستم که نمیشود یا خیلی سخت است که نسخه ی چاپی این کتاب رو پیدا کنید. ولی شاید بعدا یک نسخه ی الکترونیک از این کتاب رو داخل وبلاگ گذاشتم.
اگه باز هم خواستید که کتاب معرفی کنم کامنت کنید. یاد تون نره لایک کنید. چون لایک و کامنت ها تنها راه من برای فهمیدن نظرات شما هستند)