وبلاگ لیدی باگ

Death is the ‌best option 😪

دیدم آدرین و کتی دارند همو می‌بوسند 

دستم رو جلوی دهنم گذاشتم و به سمت کلبه خودم رفتم 

دوست نداشتم بیشتر از این در حال بوسیدن تماشا شون کنم 

به محض رفتن به کلبه وسایلم را داخل چمدان گذاشتم و بعد بستمش که یکی در را باز کرد 

کیم  داری چیکار میکنی مرینت ؟؟؟

مرینت  دارم میرم 

همینجوری که حرف میزدم قطره های اشک از چشم هایم بیرون میومد 

کیم  چرا اتفاق بدی افتاده ؟ چرا گریه میکنی؟

مرینت  آره باید برم خونه یه مشکلی هست 

کیم  باشه من هم باهات بیام ؟

مرینت  نه ممنون خداحافظ

کیم  صبرکن

بعد از گفتن حرفش دستم رو گرفت و بغلم کرد 

کیم  دوست داشتم بغلت کنم 

مرینت  اشکال نداره تو واقعا پسر خوبی هستی !!

بعد از بغل کردنش با گوشیم یک تاکسی گرفتم و بعد رز اومد 

رز  مرینت چی شدی ؟

مرینت   باید سریع برم خداحافظ 

سوار تاکسی شدم و رفتم 

آدرین 

صبح بلند شدم و دیدم کتی نشسته روی تختش و با گوشی صحبت میکنه 

بعد از تموم شدن حرفش 

آدرین   صبح بخیر

کتی   صبح بخیر عزیزم 

آدرین  چی ؟؟ کتی من گفتم یکی دیگه رو دوست دارم 

کتی  تو فقط باید من رو دوست داشته باشی 

اومد سمتم و لبش رو گذاشت روی لبم 

حس گرما رو توی وجودم حس کردم ولی نباید میزاشتم اون من رو ببوسه بعداز ۳ دقیقه ازش جدا شدم 

آدرین  کتی واقعا ازت انتظار نداشتم من فقط تورو به عنوان دوست میبینم 

نذاشتم حرف بزنه اومدم بیرون که رز اومد 

رز  آقای آدرین مرینت رفت !

آدرین  چرا ؟

رز  نمیدونم داشت گریه میکرد و سوار تاکسی شد و رفت 

وای ! نکنه من و کتی رو دیده 

آدرین  من میرم دنبالش 

سوار ماشین شدم و حرکت کردم که توی راه تاکسی دیدم 

رفتم بغل تاکسی و بوق زدم تا نگه داره 

مرینت 

داشتم با تاکسی میرفتم که یه ماشین بوق زد آدرین بود 

مرینت  آقا شما فقط تند برید و واینستید 

راننده  باشه 

راننده خیلی تند میرفت 

مرینت  دیگه نه آنقدر تند 

راننده  نگران نباش من ۸ سال سابقه دارم چیزیت نمیشه 

آنقدر تند رفت که یهو ......

آدرین 

خیلی تند میرفت ولی من دوباره دنبالش رفتم که یک دفعه .....

.................................................................................................................

شرط ۶۰ لایک