(8)Magical of love

single single single · 1402/09/24 00:32 · خواندن 4 دقیقه

تو اینجا چی کار میکنی امکان ندارم تو... خیلی وقت پیش زندانی شده بودی بسه کن با اون گیاه م....

(فراموشی)

(قبل از اینکه بریم سراغ رمان روی این لینک کلیک کنید و آهنگ گوش کنید)

(موقع گوش کردن چشماتون ببندید و به این داستان فکر کنید فکر صددرصد این کار کنید چون مهم هست👇)

 https://uupload.ir/view/گوشی_s1mj.m4a/

🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄🪄

آدرین:ایدن ، ایدن بیدار شو

من: چی؟

آدرین:داشتی کابوس می دیدی

من:اما ما داشتم از توی......😐شاید حق با تو باشه

آدرین: اشکال ندارد پیش میاد زیاد پیش میاد😁

من:خب بریم 

آدرین:کجا؟

من:مدرسه دیگه 🏫

آدرین:ایدن چی شده؟خوبی ما الان تو تعطیلات تابستون

هستیم

من:چی؟!

آدرین:اره دیگه یادت رفته؟😂

من: نمی دونم

آدرین:آخ آخ ایدن از دست تو دیشب نباید آنقدر پیش ملودی می موندی😏

من:چی؟!!! من و ملودی😧

آدرین: بله😆

من:یکی من بگیره دارم سکته می زنم💀

آدرین:بیا بریم بابا کلی کار داریم.

من:پنچ دقیقه فرصت بده فکر کنم💭

آدرین:باشه😁

(دو ساعت بعد)

من:و بعد همین طوری داشتم با راک قدم می زدم که نمی چطور از اینجا سر در آوردم و بعد.....

آدرین: ایدن بسه لازم نیست مخفی کنی و دروغ بگی من می دونم😏

من:چی می دونی؟🧐

آدرین:ای بابا بسه می دونم که عاشق ملودی هست💞

من:....‌......چی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

آدرین:و دیشب دیدم که ملودی تو برج بوسیدی😚

من:چی می گه آدرین این دورغ من خواب دارم می بینم 

آدرین:نه ایدن این تویی که داری گیج بازی در می رای

(زینگگگگگگ زینگگگگگگ)

آدرین:بیا آنقدر لفتش دادی تا خودشون آمدن

من:کیا آمدن؟

آدرین:خب معلومه بچه ها 

آدرین که از تو اتاق رفت تا بره در باز کنه سریع رفتم سر دفترچه خاطراتم و شروع کردم به چک کردن.

تا دیدم که آدرین داره درست می گه خیلی وقت هست که از هالوین گذشته.

من:پس حق با آدرین هست

آدرین:ایدن بیا اینجا یک لحظه

من:باشه 

من:چی شده.....

آدرین:این برای تو هست 

من:این چی؟

آدرین:نمی دونم بازش کن نگاه کن🎁

من:جعبه که باز کردم دیدم یک گوی قشنگ با نامه هست از طرف ......ملودی!!!!!

مقدمه:ایدن عزیز می دونم که شاید کار مسخره باشه ولی من اینجوری می تونم بگم که عاشقت هستم و شاید یکم دیر باشه ولی من از ته وجودم دوستت دارم.

قرار ساعت ۹ شب کنار دریاچه🌃

 

    

                                               ( عشق تو ملودی ناگا)

آدرین: اووووو....عاشق مجنون ببین♥️

من:خفه 😑

آدرین:باشه ولی انگار یکی.....😰

من:خب یکی خیلی دوست داره وزق بشه🪄

آدرین:نه نه نه نه قلت کردم باشه😅

من:نه کار از کار گذشته😑

آدرین:😨😰

(ساعت 9:00 شب)

آدرین:خش بگذره و موفق باشی فقط یاد نره...

من:آدرین😑

آدرین:باشه رفیق شوخی کردیم😅

ملودی:مزاحم نشدم که😌

آدرین:نه نه اتفاقاً ایدن داشت....

من:آدریننننننن برهههه

آدرین:باشه بای 😅

آدرین:موفق باشی

من:😡🪄

آدرین:رفتم

من:.....

که همون موقع یک بوس کوچیکی ملودی روی ادامه زدم

من:ملودی

ملودی:ایدن من عاشقتم

ملودی آمد جلو و خاستم که همه دیگه ببوسیم که...

من:این واقعی نیست.

ملودی:چی می گی من واقعی همین طور که این عشق هست.

من:تو ملودی نیستی اینجا هیچی واقعی نیست

ملودی:ایدن

من: ببخشید ولی باید برم 

ملودی:می دونی که بری هیچ وقت نمی تونی بر گردی ایدن هیچ وقت

من:من ترجیح می دم که..... هیچ وقت بر نگردم

در همون لحظه صدای مخوفی توی سرم پیچید سرم گیچ رفت و پرت شدم توی دریاچه.

در همون لحظه صدایی داشت می گفت که:تا حالا فکر کردی که غرق شدن چه حسی داره؟

داستان تناسخ در آب آرامش هست انگار تو در بر می گیره ، با نجوا می گه من پپذیر.

انگار تمام مشکلات دنیا محو می شه اما هم زمان چیزی توی سرت الوار می‌کنه.

سلسله ی اعصابت رو از خشم جونم اولوار می کنه ، تا مبارزه کنی ، تا زنده بمونی.

بعد از تمام این مدت یک سوال میشه مشغله ی ذهنت   اکه تسلیم بشی یا نه.

جالبه شاید سال ها عمر کنی ولی با همین چین دو راهی رو به روم نشی ، اما اگر شدی تا ابد تغییر می کنی.

از این بابت ممنونم دوست قدیمی

»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»

خب واقعاً کیف کردم تو این قسمت چون وقتی  این دوستم  می‌نویسه کیف می کنم.

مخصوصاً وسط داستان که من و اون ..... این ول کنه بعد می گم.😏

این تکه ی آخر در نظر داشته باشید چون خیلی مهم هست همیشه بهش فکر کنید.

لایک و کامنت فراموش نشه شبتون پر از جادو بای🪄👋