The Love Story,P8
درود بر شمایی ک در کنار رودخانه هستید🤡🤡س تا اگ بود میشد شبه جزیره🤡تف توش🤡
_فرمانده
+بلی
_شنیدم که مرگ سوکو برات خیلی سخت بوده
چجوری دست ب خودکشی نزدی؟هر کسی_
×چیسین خودکشی نکرده؟:/بنده خدا ما رو جر داد:/۷ بار خودشو از پل انداخت:/صگ جون لامصب:/کاش میمرد رئیس گاجونگ خودم می شدم حداقل آولانتاس نمیرفت زندان:/
(اینو ا ته دل نمیگه عا ی وق فحش ندین🤡)
+باز ما حرف زدیم تو اومدی
×بلی بلی
_هفت بار واهای چجوری زندس
×بندا خدا از هفت بار هشت بار رف بیمارستان
_ها🤡
+ها🤡
×ها🤡نمیدانم🤡ی چیزی گفتم دیگه🤡جدی نگیرید🤡
+بعله
_صحیح
سوکو چند سالش بود
+فکنم ۲۲ بود نه دراک؟
×نمیدانم
+لاعنات🤡
_عیجان
+بریم بیرون دیگه؟
_بلی
×بلی بلی
رفتیم بیرون
÷صلاااااااااااام🤡
+هیونگگگگ
÷بلی بلی خودمانیم
_عیجان
×چ شده
÷چیزه امممم این تریاکیه رو بفرسین بره کار شخصی دارم🤡
+تاکه برو پیش جیسین باهاش آشنا شو
_باهات آشناعم خو🤡
÷باوا،چیسین با جیسین فرق داره جیسین داداشِ چیسینه
_ها
÷برو گمشو تو اون انباری کنار خونه جیسین اونجا خوابیده جیسین برادر بزرگترِ چیسینه
_باشع
رفتم سمت انباری
در زدم
=کیستی،چیستی،چ می خواهی،ملعان،مزاحم خواب ما نشو
+جیسین صگ بازی در نیار رفیقمه بشین باهاش زراتو بیزن
=صگ بر روحت باد چیسین جان🦉
_الان چیز ینی_
=میمون درختی بیدارم ک کردی دگه چی میخای گمشو اونور خدم بیام بیرون چیز پدر🤡
_بعله
درو باز کرد
_یا پشم سادات،گودزیلا
=من چیم گودزیلاس توله گاو🥸🥸
_خ..خ...خ...خسته نباشید
=خستم ولی در زدنت پایت هستم🥸
_بعله
=این چیسینه باز حوصلش سر رف یکی از رفیقای اسکلسو فرستاد سراغ من
تف
فرزندم بنال بینم دردت چیست
_هیچی فقط هیونگ اومد شوتم کرد پیش تو
=لاعنات چرا این اعدام نشددد
باید میمردد ی روز خوش از دستش نداریممم صگگگگگ
_ها🤡
÷دوپس دیش دوشت
بزرگترین عضو گاجونگ
کاپیتان اِی جی
با بیست و س سال سن
وارد می شود
دس بزنید کانکشا🤡
_ای جییییی
÷کوفتت گگگگ
باز ایننن
هیونگ کووو
میخوام برم با برادر زادم بازی کنممم
چرا من کاپیتان شدم اصننن
=تا الان ک بزگترین بودی🐒ب بدبختی ک رسید اسمون تِپید؟🐒
÷باز این جیسین با ضرب المثلاش
تفیان
_هیونگ چیکارت داشت مگه
÷فقط گف ی مار واجبی پیش اومده
_ها
=ها
÷ها
+هااا
=چیسین بیا این رفیقای خل و چلتو ببرررررر خواهش میکنمممم
+باشع
بچه عا همراهم بیاین همه جز تاکه🤡
=عذاب الهی رو بر نداشت🤡لعنت بهت🤡
+یوح🤡
_چیزی گفتی؟
=بلهههه گفتم عذاب الهی رو چیسین بر نداشتتتت ببینم میخوای چ غلطی کنییی تریاکییییی
_کار خاصی برای انجام تدارک ندیدم🥸
=🥸🥸🥸🥸🥸🥸
_🥸🥸🥸🥸🥸🥸²
=رفیقای خوبی میشیم ب نظرم🥸
_همچنین🥸
(یاد مکالمه ی خودمو دوست نکبتم افتادم🤡🤡)
ب روایت اونور پیش چیسین
+بعله هم اکنون ظاهرا ک گروه چئون دانگ میخاد حمله کنه و هیونگ میمون درختی این نظریه رو داده و اگر غلط باشه سولاخش می کنیم
×بلی بلی
_صلااااااااام🤡
ما آمدیم🤡🤡
×د مگه نگفتم نیای عوضیییی
_یقه رو ول کن توله گاو
+بابا ب هر حال کاپیتان دسته اول گاجونگه بزا باشه دگه
×فقط بخاطر این گوریل ازت میگذرم
_بعله
#توله گاوا من میرم هوا خوری
_وایسا خا دراک
#حوصلش نیس
تهش اینه ک نابودشون میکنیم دگه
ولم کنین
دراک رفت
کلی حرف زدیم
چند دقیقه بعد صدای ی داد اومد
از طرف دراک بود
#عای
دراک افتاد رو زمین
سیاهی چشماش نبود
(اون دایره ایِ هس ط چشم اونو میگم فکنم قرنیه بود اسمش یادم نیس🤡)
در همون حال داشت حرف میزد
#زندت نمیزارم جانگا
@فعلا ک ط داری میمیری(خنده)
چیسین پرید و خودشو انداخت رو دراک
هیونگگگگ
از اونور صدای داد هیونگ اومد
یعنی چی
هر دو روی زمین افتادن
÷فکنم فردا قراره انتقام سختی بگیریم
اون موتوریِ ک دراک و هیونگ رو زد در رفت
از سر دراک خون زیادی رفته بود و چیسین هم خیلی زخمی شده بود
هاج و واج مونده بودیم ک چیکار کنیم
دراک و هیونگ رو بردیم بیمارستان
چیسین داغون شده بود
و همونجا تو بیمارستان موند
_حالا باید چیکار کنیم ای جی؟
÷هاجیمه و هیرونو سوراخمون میکنن ولی خب باید با این حال بریم قرارگاه و با کاپیتانا جلسه بزاریم
_حس انتقامم گل کرده دلم میخواد همشونو بکشم حتی اگ اعدام بشم
÷حس میکنم داداشیم🤡
_بپر رو موتور🤡
÷پاریدم🤡
_جون🤡
صلاااام🤡پارت بعد دعواییه🤡حیمایت کونید🤡⁴³⁵⁸کاراکتر🤡تا پارت بعد🤡گودهاعایی🤡