Forbidden love p28

𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 𝑹𝑨𝑪𝑯𝑬𝑳 · 1402/09/18 23:02 · خواندن 2 دقیقه

ادامه

از زبون فیلیکس=F

F:به محض اینکه به لیام و دوستاش گفتم کارشون رو شروع کنن سریع رفتن سر کارشون قبل از اینکه از شرکت خارج بشم کلید شرکت رو روی میز گذاشتم و بعدش از شرکت خارج شدم و سوار ماشینم و به سمت خونه رفتم وقتی که به خونه رسیدم ماشین گابریل رو داخل حیاط خونه دیدم ، ماشینم رو پارک کردم و به سمت در خونه رفتم در رو باز کردم که دیدم آدرین داره با تلفن صحبت میکنه به نظر میومد که داره با مرینت صحبت میکنه ... درسته داشت با مرینت صحبت می‌کرد اهمیتی ندادم چون رابطه مرینت و آدرین طی هفته آینده برای همیشه تموم میشه...از پله ها بالا رفتم و به سمت اتاق عموم گابریل رفتم و ماجرا رو براش تعریف کردم وقتی که حرف هام رو شنید به سمت اومد و دستش رو روی شونه ام گذاشت و ازم تشکر کرد و بعد رفت...بعد از رفتنش من هم از اتاقش بیرون رفتم و در اتاقش رو بستم و به سمت اتاقم رفتم و روی تخت ام دراز کشیدم و چشم هام رو بستم و فقط به انتقامم فکر میکردم....

از زبون گابریل=G

G:بعد از اینکه با فیلیکس صحبت کردم به سمت خونه رفتم و ماشینم رو داخل حیاط پارک کردم وقتی که وارد خونه شدم فهمیدم که فیلیکس به شرکت رفته آدرین از اتاقش بیرون اومد و با دیدن من گفت....

مکالمهAوG

A:سلام پدر

G:سلام آدرین 

G:کلید های شرکت رو به فیلیکس دادی 

A:بله دادم 

G:خوبه 

A:پدر یه سوال داشتم 

G:بپرس 

A:شما همه ی اون کارمند های بیچاره رو اخراج کردین 

G:درسته 

A:چرا به خاطر حرف های فیلیکس

G:فیلیکس درست میگفت آدرین ، اون کارمند ها خیلی بی لیاقت بودن 

A:اما این حادثه تقصیر اون ها نبود 

G:کافیه آدرین اون ها خیلی بی لیاقت بودن حالا برو به کار هات برس 

A:چشم پدر 

 

 

 

 

 

 

خب ببخشید کم بود 

واقعا خسته بودم 

شرط پارت بعدی 

30تا کامنت و 15تا لایک