زندگی من پارت ۴😇💖
ادامه👈🏻
سلام بچه ها پارت بعد تولد هست الان توی راه هستن رو دربارش میگم چون درباره راهشون هست 🙂ولی طولانیه 😘 برو ادامه
_________________________________________
از زبان مرینت:
(مرینت*آلیا&ذهن مرینت=ذهن آلیا@)
&من میرونم
*باشه قبول😉
&بزار یک آهنگ پلی کنم
*باشه
=یک آهنگ خفن آلیا پلی کرو تیم ساعت بود داشتیم گوش میکردیم منم خیلی گرسنه
بودم گفتم
*آلیا گشنمه
&صندلی عقب رو نگاه کن
*یس خرت و پرت خوراکی🤤😋
۵ دقیقه بعد
*و&
(مرینتو آلیا یعنی)
سوختمممم🥵🥵🥵🥵🥵
*نباید چیپس فلفلی یا ابلفضل😱
(چیه میخواستی بگم یا جد میراکلس؟🤣)
*آلیا گند زدی با این خوراکی خریدنت🥵
&چرا؟
*چیپس فوق تند که فلفل آتش افروز ۱۰۰ توش ریخته شده🥵
(چه چیزی از خودم در اوردم🤣)
&یا خداااا🥵میگم چرا گرون بود🥵
*آلیا خفت میکنم🥵😡
&بخدا جوونم آرزو دارمممم🥺🥵
*آخه دختر روشو نگاه کن بعد بخر 🙄
&سعیمو میکنم خوب بریم یه نهار توپ بزنیم ؟
*بریم😇😋
بعد از ناهار:
*خودرو شکر که الان خوراکی های دیگه داریم برای خوردن چند ساعت دیگمون
& کلا بعد از شام میرحسین یعنی ساعت ۶ بعداز ظهر که اون موقع ما شام میخوریم امروز یکشنبه دیگه تا ساعت ۶ ۳ ساعت وقت داریک بیا شروع کنیم
*من فعلا جا ندارم😮💨
&دوست نداری که پسرا بخورن🤨
*نه خیر شروع میکنیم🫨😌
&باشه😌
۳ ساعت بعد:
&رسیدیم بپر پایین 😆
*اومدم
از زبان آدرین:
بیا پایین
پایین تر
پایین تر
پایین تر
بیا بازم
خوب ایزی ایزی تمام تمام😌
برای پارت بعد ۲۲ کامنت و ۱۶ لایک😄🥰
کارکتر:3227
بای بای😊💝👋🏻