وبلاگ لیدی باگ

لالا لا گل پونه گل زیبای بابونه ممنون. بابت شعر کامنت عزیز😐🤡

مرینت به اتاقی کوچک رفت که هیچینداشت 

یک همته قبل مادر مرینت میمیره پدرشم میره یه کشوری کع ..... که..... اه ولش کن حالا به غیر ادرین هیچ خری رو نداره 

شروع کرد به اهمگ گوش دادن و گریه کردن ادرین هم تز شدت تعجب بیهوش شد چند ساعت بعد مرسنت میرواد تا برای ادرین شام ببرید که میبیند ادرین روی زمینه و مرده 

مغز گل ادرین خانم🤡🗿 

هههه الان اگر واقعا دوسم داشته باشه یکلی صدام میکنه و بوسم میکنه و اینا 

م ادرین غلت کردم ببخشید ترو خدااااا زنده بمون خب ... خب...  حداقل از دلم در میوردی بعد میموردی مرینت روی سینه های ادرین خوابید و گریه میکرد و ادرین ماهرانه از بلند شد و با یک حرکت  مرینت رو طوری در بر گرفته بود که اراده میکرد مرینت لخت بود اما او فقط عاشقانه لب های مرینت رو میبوسید مرینت از شدت خستگی در بغل ادرین خوابید ادرین مو های مرینت را باز کرد و روی تخت گذاشت و خوابید که.....

هار هار فک کنم پارت قبل لو هفت لایک کم داشتید اگر اون هفتا دیگه اضافش بشده ویرایش میکنم ادامهش شو میزارم بای