بازی عشق p⁵
برو ادامه 😉
تا خواست که حرکت کنه گفتم :
_صبر کن . وایسا اول اون ماشین بره.
بعد از پنج دقیقه دختر آمد بیرون و سوار ماشین شد و ماشین حرکت کرد منم
به راننده گفتم که حرکت کنه .
ماشین دم در مدرسه وایساد و رونا بیرون آمد و داخل مدرسه رفت.
منم از ماشین پیاده شدم و رفتم داخل مدرسه .
صدای زنگ امد و همه دیگه سر کلاس بودن منم رفتم و سر جام نشستم .
جای من آخر کلاس پیش دیوار بود هم از بغل کنار دیوار بودم هم پشتم سمت دیوار بود و میتونستم به دیوار تکیه بدم.
اون دختره هم وسط کلاس ردیف دوم می نشست.
بعد از تموم شدن کلاس اول صدای زنگ امد و همه رفتن توی حیاط دختر هم رفت منم دنبالش رفتم که دیدم تنها نشست روی یکی از صندلی ها.
یکدفعه یکی یه مشت زد پشتم که برگشتم و دیدم تهیونگه .
=هی داداش کجایی تو
_سلامت کو بچه پرو.
=علیک
_ درد و علیک.
=ایششش
_ چته
=اممم هیچ.
یه نگاه معنا دار به تهیونگ کردم و دوباره سرم رو برگردوندم سمت دختر.
برگشتم سمت تهیونگ و گفتم:
_هی
= بل
_ بیبینم تو اسم اون دختره رو میدونی ؟
به دختر اشاره کردم.
=تهیونگ سری تکون داد و گفت :
= یس ... برا چته
_ هیچ .. همینجوری
=فکر کنم ... اسمش روناس ... لی رونا
_ اها
پس اسمش روناس . لی رونا
اسم قشنگی داره... مثل خودش قشنگه
صدای زنگ امد و رونا رفت داخل منم بعد اون خواستم برم که دیدم تهیونگ دستم رو کشید.
برگشتم گفتم :
_چتع
تهیونگ دست کرد توی جیبش و یه فلش درآورد و گفت :
= تا حالا پورن دیدی؟
_شوخی میکنی... مگه همه ی سایت هارو نبستن ... اینو از کجا اوردی !!
من همه جا رو دنبال اینا بودم.
= تهیونگ رو مگه نمی شناسی. فقط لازمه یکی از کلاسا رو برامون خالی کنی البته لبتاب یادت نره.
_ دمت گرم بابا.حالا کی ؟
=زنگ بعدی
_ باشه کلاس ورزش رو برات خالی میکنم برو تو دفتر هم لبتاب بردار بگو جونگ کوک گفته.
= اوکی ... فعلا بای.
_ بای تا زنگ بعد.
تهیونگ رفت. منم رفتم سر کلاس .
خیلی وقت بود پاورن ندیده بودم. رفتم سر کلاس و رونا رو دیدم که ساکت سر کلاس نشسته بود و سرش تو کتاب بود.
تکخندی زدم و رفتم و سر جام نشستم.
خو گفتم از مدرسه بر میگردید برای همین گذاشتم
دوستون دارم ❤️😉
شرط 45 تا کامنت