وبلاگ لیدی باگ

بفرما ببخشید دیر شد

============================= 

کامی پقی زد زیر خنده

-زهر مار رو آب بخندی

-حقت بود حالا ببینم دیگه روت میشه بری پیشش یا نه 

بعد این حرفش به خندیدن ادامه داد

هنوز سرخ بودم کامی آرین را از بغلم گرفت و شروع کرد قربون صدقه رفتن آرین هنوز تو شوک بودم این را ازش گرفتم و بهش چشمکی زدم و گفتم

-حالا ببینم تو چه میکنی برم بگم بیاد تو

با این حرفم حالا نوبت کامی بود که از شرم سرخ بشه

سرمو پایین انداختم و به سمت اتاق خودمون رفتم 

چند مین بعد آدرین اومد تو اتاق هنوز ازش خجالت می‌کشیدم سرمو پایین انداختم اومد پیشم من روی تخت نشسته بودم پایین پاهام زانو زد ک دستامو توی دستش گرفت و گفت

-عشقم اون قضیه دست خودت نبود بعدم الان نباید خجالت بکشی چون ناخواسته بوده پس ناراحت نباش من ترو اینجوری نبینم قربونت برم

خندیدم و گفتم

-هنوز تو شوکم واقعا 

-حالا تو هم زیاد به فلیکس رو نده یکم اخم و تخم کن 

بعدش لحنش را کلفت و مسخره کرد و گفت

-خوش ندارم ناموسمو کسی جز خودم ببینه فهمیدی ضعیفه

دیگه از اون حال و هوا بیرون اومدم و فوضولیم گل کرده بود پس گفتم

-برم دم اتاق کامی ببینم چی میگن به هم

-برو خره وای منم دارم از فضولی میمیرم صداشون ضبط کن

-اوکیه پس حواست به آرین باشه

بلند شدم و رفتم سمت در اتاق کامی و گوشمو چسبوندم به در و گوشیمو آماده کردم و صداشون ضبط کردم

فلیکس.ببین من هنوزم عاشقتم ..هنوزم دیوونتم بعد تو دیگه هیچ دختری  به چشمم نیومد ..بیین اگه اگه بازم میخوای میتونیم با هم باشیم برات رویایی ترین زندگی را می‌سازم 

کامی.خب ببین م..منم همینطورم و دوست دارن فلیکس

و زد زیر گریه از پیش در فهمیدم که رفته توی بغلم فلیکس ...

=========================

خب خب 

خوش گذشته تا اینجا

برای پارت بعد50کامنت بهتون دارم تخفیف میدما