قمارعشق S2p22
برو..
پیتر
همین اینکه مرینت خواست نقش بر زمین بشه من گرفتمش
آدرین با داد : مرینتتتت
پیتر : یکی آمبولانس خبر کنه جونش در خطره به دوجاش تیر خورده
سریع آمبولانس میادو مرینت رو به بیمارستان منتقل میکنه
دوهفته بعد .
توی این دو هفته مرینت توی کما بود لایلا به حبس ابد محکوم شده و پدر مرینت بخاطر همکاری باهاش به یک سال حبس محکوم شده کارا توی این مدت پیش خانواده آگراسته
امیلی : آدرین بریم خونه استراحت کن تو توی این دو هفته اصلا نخوابیدی مرینتم بخاطر کم خونی شدید اینجوری شده وگرنه حالش خوبه نگران نباش
آدرین : تا چشماش رو باز نکنه با ور نمیکنم
امیلی : برو اگه اتفاقی افتاد من بهت میگم
سارا : راست میگه
آدرین : نه نمی خوام
بعد از کلی اسرار
آدرین : باشه ولی هر اتفاقی که افتاد خبرم کنید لطفاً
سارا و امیلی : باشه
بعد از رسیدن به خونه
آدرین اول رفت حموم یه دوش گرفت بعد رفت تا بخوابه صدای دختر بچه ای شنید که داشت گریه میکرد ... آدرین به طرف صدا رفت و اون صدا رو کشف کرد یه دختر با موهای سرمه ای و چشمای قهوهایش دید
آدرین : تو کارا هستی
کارا با صدای گرفته که انکار اشکاش تازه ریخته بود : آره
آدرین : برای چی گریه میکنی
کارا : دلم بغل های بابام و میخواد
آدرین : میخوای امروز بابات من بشم
کارا ذوق : آره
آدرین مرینت کوچولو رو بغل میکنه اسمی که خودش روی کارا میزاره
کارا : میشه برا قصه بخونی
آدرین : آره میشه
و برای کارا قصه میخونه
آدرین :.... شاهزاده خانم و پرنس باهم به خوبی و خوشی زندگی می کنند
یه نگاه به کارا میدارم که خوابه و دستش رو گرفته و خود آدرین هم کنار کارا میخوابه
ببخشید کم بود ✌🏻
شرط 20تا کامنت
دوستون دارم ❤️😉