عشق در دل می ماند
پارت دوم
از زبان مرینت:
بعد به هم نگاه کردیم و زدیم زیر خنده😂
اون شب تا صبح داشتیم در مورد کراشامون حرف میزدیم و تخمک میخوردیم مثلا ماریا میگفت:فیلیکس مو طلایی و چشم سبزه و من کرک و پرهام میریخت چون آدرین هم مو طلایی و چشم سبزه و منم بهش میگفتم:آدرین هم همینطور بعد دوباره میپکیدیم از خنده 😂
بلاخره با اصرار های زیاد مامان و بابا راضی شدیم بگیریم بخوابیم ولی رفتیم زیر پتو و کله هامونو کردیم تو گوشی و تا صبح فیلمای خاک بر سری نگاه میکردیم...
صبح شد و ماریا میخواست بره سر کار(ماریا مدله) بهش گفتم:
هر وقت داخل کارم ماهر شدم برات لباس طراحی میکنم و میدم خیاط هات برات بدوزن
اونم بغلم کرد و رفت
منم باید میرفتم سر کار پس آماده شدم و با مامانم و بابام خداحافظی کردم و رفتم سمت شرکت... تو راه همش به فکر آدرین بودم...
با خودم میگفتم امروز باید شمارشو بگیرم یا با خودم رویا پردازی میکردم و خودم آدرین رو داخل یه اتاق در حال ... استغفرالله تصور میکردم💦💜
به شرکت رسیدم و دیدم آدین همزمان با من رسید ذوق زده شدم و بهش گفت:سلام!خوبی؟سلامتی؟کجایی؟(جلو چشمته دیگه الاغ)
اونم خنده شیطونی زد
و گفت:سلام!ممنون تو خوبی؟منم سلامتم!و جلو چشمتم😁
منم خجالت کشیدم ولی بهش گفتم: نظرت چیه شمارتو بدی که باهم چت کنیم؟
اونم قبول کرد و شمارشو داد: 0917890357«شماره آدرین»
منم شمارمو بهش دادم:
09378642091«شماره مرینت»
بهش گفتم:بعد کار بیا بریم کافه
قبول کرد
کار تموم شد و دست آدرین رو گرفتم و باهم سمت کافه پیاده روی کردیم...
تو راه باهم حرف میزدیم ازش پرسیدم:فیلیکس آگراست چی کارته
آدرین:داداشمه چطور مگه؟
مرینت:واقعا😳نه هیچی آخه ماریا عاشقشه
آدرین:ماریا دوپن چنگ چی کارته؟
مرینت:خواهرمه و عاشق فیلیکسه❤
آدرین:پس بخاطر همین پرسیدی فیلیکس چی کارمه😎
مرینت:آره🥰
آدرین:رسیدیم
مرینت:اون میزه اونجا خالیه بیا بریم اونجا🌝
آدرین:بیا
مرینت:چی میخوری🤔
آدرین:هرچی تو بخوای عزیزم🥰
مرینت:پس گارسون لطفا 2 تا کیک کاکائویی و دو تا قهوه🌛
گارسون:چشم خانم 10 دقیقه دیگه حاضره
مرینت:خب آدرین فیلیکسم عاشق ماریاست؟
آدرین:آره بابا تو خونه منو جر داد از بس از ماریا حرف زد😂
مرینت:ماریا هم همینطور😂
خب بچه ها پارت بعد منحرفی تو وب خودم شرایط پارت بعد 15 تا کامنت و 15 تا لایک بای🌝🌛