وبلاگ لیدی باگ

بشتابیدددد...

که آلیا گفت دختر بخدا که تو یکی خیلی شوتی الان
 

تو قفلی زدی رو ادرین؟؟ 
 

منم گفتم نه بابا چه ادرینی من دنبال یه کیس مناسب برا خودمم
 

(از این به بعد که آلیا و مرینت دارن حرف میزنن علامت مرینت +اینه علامت آلیا هم _ اینه)

_ آهان حالا اینارو ولش کن بیا بریم.
 

+باشه، فقد تو راه من یه چیزی بهت بگم

_باشهه بگو تو راه.

+داشتیم می‌رفتیم که یهو لوکا رو با اون دختره دیدمش
 

دختره برام خیلی آشنا بود به آلیا گفتم که این دختره رو

میشناسی؟

_نه نمیشناسم چطور مگه؟

+چون خیلی برام آشنا بودش گفتم

_اون رل لوکا هس بعد تو چرا باید رل لوکا برات آشنا باشه

+بابا فقد یه لحظه به چشمم آشنا اومدش

_که اینطور............
__________________________________________________
میدونم کم بود و خیلی دیر پارت دادم ولی تمومید و یه پارت دیگه هم بدم تموم میشه و از دست رمان خلاص میشم:)

۴۵کامنت برای پارت بعد:)