P4🖤Godness
اومدم سر کوچتون با یه پارت جدیدیدیدیدید
_باید زخم هاتو پانسمان کنیم
+نه نیازی نیست😊 من خوبــــ.. آه😩
_خیلی هم نیاز داره
+نه
_اره
+خیله خب
_افرین😑
_خب حالا لباستو بزن بالا😳 تا من زخمارو پانسمان کنم
+حتما نیازه؟؟؟😩
_اره
+نمیزنم
_خب باشع خودم میزنم
+نه نه باشه بیا زدم
ادرین شروع کرد به پانسمان کردن
مرینتم همش ناله میکرد
_انقد تکون نخور
+باشع اه😣 خب درد داره
_وای این زخمه خیلی عمیقه
باید بخیه بزنم🤭
«تا مرینت اینو شنید لباسشو داد پایین😑: دیکه ولش کن
_نخیر، باید بخیه بزنم
بده بالا
+وای خدا😑 باشه
وقتی بخیه زدن تموم شد
مرینت گفت: من باید برم حموم
بعدشم برم خونه
_خونه کجا بود
عمرا بزارم بری
هنوز حالت خوب نشده
+چرا من خوب خوبم
حالا از اتاق برو بیرون تا من لباسمو در بیارم
_همینجوری عوض کن
+چییی؟! نه بابا میگم بروووو بیرون😑
_نمیرم😀
+اخر سر با کلی بدبختی هلش دادم بیرون و درو بستم......
پارت بعدی ۱۰ کامنت لایک.......