عشق اتشین❤️🔥f2p8
اینم از پارت جدید
=======================================
ساعت4بعد ظهر بود وقت داشتیم تا شب هر دو خیلی خسته بودیم
مرینت.ادرین
ادرین. بعله
مرینت.ادرین
ادرین.بله
مرینت.ادری
ادرین.جونم
مرینت.اسم پسرمون چی بزاریم
ادرین.نمیدونم
مرینت.یعنی تا حالا بهش فکرم نکردی؟
ادرین.نه من فقط به فکر خودش بودم اسم انتخاب نکردم
مرینت.با صدای بچه گونه بابا مامانی خوابش میاد بغلش کن بخوابه
ادرین.ای به چشم بفرما
توی بغلش رفتم
""""""
از زبان ادرین
چشمامو باز کردم مرینت رو به من خوابیده بود و دستش روی کمرم بود شکمش بزرگ شده بود خدا مگه میشه از اون روزا بپری توی این زمان عشقم چشمای دریاییش را بسته بود و خوابیده بود
یک هفته بعد
امروز قرار زود تر برم خونه برای خرید وسایل شازده بریم بیرون از شرکت راه افتادم اول رفتم دنبال مرینت عشقم بای لباس سارافونی آبی بیرون اومد
از زبان مرینت
ی لباس سارافون که تا بالای زانوم بود پوشیدم موهام هم با کلیپس جمع کردم رفتم دم در فرار بود با مامان سابین و امیلی بریم خرید سوار ماشین شدم
ادرین.سلام بر بانوی خودم
مرینت.سلام نفسم
ادرین.چطوری
مرینت.خوبم پسرتم خوبه
ادرین.قربونت برم
رفتیم دنبال مامان سابین و بعد امیلی توی شهر میچرخیدیم که ی مغازه سیسمونی دیدم
مرینت.ادرین اونجاست
از ماشین پیاده شدیم و سمت مغازه قدم زدیم
هر لباسی را میدم به دوق نشون مامانا میدادم بعدش چشمامو برای آدرین لوس میکردم و برش میداشتم نتیجه این خرید شد پنج تا نایلون لباس و ی سرویس خواب سفید و...
""""""
سه ماه بعد
ماه هشتم بارداری را دارم با تمام سختی هاش میگذرونم همه کارارم ادرین میکنه نمیزاره دست به سیاه و سفید بزنم امروز تعطیله و ادرین خونست بلند شدم ادرین همراه با من بلند شد
ادرین.کجا میری
مرینت.دستشویی میای؟
ادرین.نه برو
مرینت.نه تورو خدا بیا😂
از دستشویی برگشتم اوایل بهار بود
مرینت. ادرین من چیپس لیمویی میخوام
ادرین.الان برات میارم
از بس که ویار میکردم ادرین همه چیز با همه طعم تو کمد سوپری گذاشته
چیپس را آورد با ولع میخوردم که انگار تا حالا نخوردم نصف بسته را خوردم و دیگه جا نداشتم دادمش به ادرین
ادرین. چرا دادیش به من
مرینت.خب دیگه نمیخوام
ادرین.بابا تازه ناهار خوردم من دارم میترکم چجوری میخوری
مرینت.من نمیخورم آرین میخوره
گفتم آرین اسم پسرمون را گذاشتم آرین
ی پیام برام اومد
از طرف لوکا بود بازش کردم
(سرکارخانم مرینت اگرست ورود شما به مقطع شدن عمه را تبریک عرض میکنم)
چشمام چهار تا شد براش نوشتم
(چییییی)
نوشت
(بعله جولیکا بارداره)
...........
=====================================
40کامنت