قولی که زیرپا گذاشته شدp45

سایه ماه سایه ماه سایه ماه · 1402/07/02 00:53 · خواندن 2 دقیقه

(آرک زندان تارتاروس9)

پیج اینستام: @ne 415m

هنوز به صحنه ی تعقیب و گریز نرسیدیم.

شما تا آخر ماه مهر وقت دارید که نظر تون رو توی این پست به من بگید. فعلا از این پارت لذت ببرید.

*روز بعد*

[دنیای انسانی]

(راوی)

آدرین*زنگ خونه ی مرینت را میزند*:  مدرسه دیر شد مرینت!

آدرین بر میگردد و با یک آلیا و یک سوفی متعجب روبه رو می شود.

آدرین: اتفاقی افتاده؟

آلیا: اینو من باید از تو بپرسم. دیروز چه اتفاقی افتاد که باعث شد تو یکدفعه به مرینت علاقه مند بشی؟

آدرین: من علاقه مند نیستم! فقط مرینت داره برای مدرسه دیر میکنه!

سوفی: فهمیدم چی شد! 

مرینت*او و نینو اکنون دم در خانه شان هستند*: وا...واقعا؟

سوفی: معلومه! و جریان از این قراره که دانش آموز انتقالی جدید قراره مثل بقیه کلاس به ما توی انجام پلن آدرینت کمک کنه! البته اگه پسرا بتونن قانعش کنن.

آدرین: آدرینت؟ اون دیگه چیه؟

سوفی*رو به مرینت میکند*: اعتراف کردی یا هنوز زوده لو بدم؟

مرینت: هنوز زوده.

سوفی* آه میکشد*: ما الان ابتدای فاز دو هستیم اونم در حالی که فاز یک رو اجرا نکردیم؟ خیلی عجیبه. چجوری یکهو جهش زدیم؟

نینو: میدونم. ولی خب چه میشه کرد؟

آدرین: الان یکی برام چیز هایی که می گید رو ترجمه کنه.

نینو*به شانه ی آدرین تکیه میدهد*: ببین داداش؛ خلاصه بخوام بگم : مرینت عاشقته و ما می خواهیم شما دو تا کله پوک رو قاطی مرغ ها کنیم.

*آدرین هنگ میکند*

*و مرینت از خجالت آب میشه*