وبلاگ لیدی باگ

هعیییی

بچه ها این پارت محدودیت سنی کم داره پس 
دوس ندارید نخونید
----------------------------------------_------------------------

که وسط راه هیچی نشد(می‌بینید راوی کرم داره👺)
 

و رسیدیم به پارتی و قتی رسیدیم همه جا صدای آهنگ
 

پر شده بود که دیدم آلیا اونجاست لوکا رفت سمت دوستاش
 

منم رفتم سمت آلیا با آلیا یکم زر زدیم بعد دیدم لوکا داره
 

میاد سمتم بعد اومد گفت مرینت میای با هم باشیم اینو
 

که گفت قند تو دلم آب شد گفتم چرا که نه فقط یه لحظه
 

صبر کن الان میام اونم گفت تا تو میای من برم جا پیدا 
 

کنم بعد یه کاری داشتم اون انجام دادم و رفتم پیش لوکا
 

دیدم وودکا(نوشیدنی الکلی) سفارش داده خودشم دوتا 
 

گفتم لوکا قرار مست کنیم؟؟اونم گفت اگه دوست داری
 

بکنیم منم گفتم باشه فقد یه کم اون گفت باشه یکم
 

بعد رفتم پیشش با هم دیگه خوردیم بعد دیدم داره
 

حال میده به لوکا گفتم بگو یکی دیگه برا من بیاره اونم 

 

گفت باشه بعد از اینکه حسابی مست کرده بودیم دیدیم
 

که همه رفتن وسط لوکا هم گفت بیا ما هم بریم منم گفتم
 

بریم بعدش که کلی رقصیدیم بدجور وست بودیم که دیدم
 

لوکا سرشو گذاشت رو شونم که گفت مرینت میای یکم باهم
 

حال کنیم؟؟منم گفتم باشه که منو خوابوند رو زمین و 
 

لبش رو آروم گذاشت رو لبام بعدشم محکم فشار داد
 

لباش رو و شروع به خوردن لبام کرد بعدش نفس کم 
 

اوردیم از هم جدا شدیم لوکا داشت دستیش رو به 
 

سینه هام نزدیک کرد که گفتم نه دیگه بسه لوکا 
 

لوکا هم گفت همین این که چیزی نبود منم گفتم 
 

بسه لوکا اونم گفت باشه به خاطر تو و ولم کرد پاشدم
 

و خودم رو مرتب کردم و لوکا من رو رسوند دم خونم
 

و گفت کاش میشد بیشتر حال کنیم(میشد ولی مهسا نذاشت😂)
 

منم گفتم باشه حالا بعداً(هر وقت مهسا گذاشت)اگه شد
 

بیشتر حال میکنیم و از هم خدافظی کردیم و منم رفتم
 

لباسامو درآورد و کپه مرگم رو گذاشتم...........

_____________________________________________

خب اینم ازاین پارت 🖇️ 
بچه ها این آخرین پارت فصل اول بود
فصل دوم رو هفته بعد میدم پس هرچی
کامنتا و لایکا بیشتر باشه زود تر میدم🌛🖇️بای