نفرتی که تبدیل به عشق شد🌪🌈p1

𝒩𝒾𝓎𝒶𝓎𝑒𝓈𝒽 𝒩𝒾𝓎𝒶𝓎𝑒𝓈𝒽 𝒩𝒾𝓎𝒶𝓎𝑒𝓈𝒽 · 1402/06/28 23:25 · خواندن 2 دقیقه

سلام اومدم با یه رمان جدید برای خوندن رمان برید ادامه مطلب

.

.

.

برو

.

.

.

.

.

خب رسیدی

.

.

(سلام من مرینت اگرست هستم و ۲۰ سالمه و یه خواهر دوقلو دارم به اسم ماری که شباهت زیادی داریم  و نامزد داره  اسم نامزدش فیلیکس برنت که مثل برادرمه هستش و اونم یه برادر دوقلو به اسم آدرین داره که دشمن خونیم حساب میشه دلیلش رو هم بعد می‌فهمید تازه خودمم یه برادر بزرگ تر دارم که اسمش لوکا هست که ۵ سال ازم بزرگتره و هم سن فیلیکس هست اونم ازدواج کرده و یه بچه سه ساله به اسم برلیان داره و اسم همسرش مَکی هست)

 

#مرینت 

صبح روز یکشنبه اس  باید با ماری میرفتیم دانشگاه اصلا دوس ندارم برم دانشگا  با اینکه خیلی عاشق درس و مشقم 

ماری. بیدار شدی پاشو برو دست و صورتت رو بشور بیا پایین صبحانه بخور 

مرینت. باوشه😒

اِلی(مادرشون). عزیزم بیدار شدی مرینت کجاست

ماری. الان میاد

مرینت. سلام ماماان

الی. سلام عزیزم چرا اخم هات تو همه(پدرشون مرده)

مرینت. خب...

ماری. بخاطر آدرین 

مرینت.  آره بخاطر اون آدم 

الی. چه مشکلی باهاش داری

مرینت. مامان تو  داخل دانشگاه نیستی که میاد هی اذیتم میکنه به دوستای مثلا اکیپ خفنا که هیچوقت خفن نیست

ماری.  با این کارات آخر میونه منو فیلیکس بهم بخوره 

مرینت. بخوره به من

الی. مرینت دیگه نباید باهاش مشکل داشته باشی

مرینت.  چرا اونوقت

الی. چون میخوان تورو برای آدرین ببرن

مرینت.  مامااان دلیل نمیشه تو به خاله جولی(مامان فیلیکس و آدرین)  دوستی منم بخوام با اون پسر خلچعلش ازدواج کنم

الی. ازدواج میکنی

مرینت. مرینت چرا 

الی. چون اونا دارن تو به ترین موقعیت زندگی میکنن شما هم باید برید

مرینت. مامان مثل اینکه یادت رفته ماهم داریم تو بهتریت موقعیت و توقصر زندگی می‌کنیم

الی. یادم نرفته اون وصیعت پدرت گفته شما دوتا باید با فیلیکس و آدرین ازدواج کنین 

مرینت. چی خدا 

الی. تورو خدا

مرینت. فقط بخاطر بابا... من رفتم دانشگاه. ماری بیا 

الی. به سلامت 

مرینت. 

سوار ماشین شدیم و رفتیم وقتی رسیدیم ماشینو پارک کردم و رفتم داخل که اِلیو رو دیدم(بهترین دوستش) رفتم سمتش و باهم درد و دل کردیم ماری هم رفت پیش فیلیکس چون دوتا داداش سه سال متوالی یه ترم رو افتادن و ولی نمیدونم چرا تو یه کلاسیم

الیو. مرینت چرا دپرس هستی

مرینت. مامانم میخواد با آدرین بررررنت ازدواج کنم 

الیو. خب چرا

مرینت.  وصیت بابام هست و منم بخاطر اون قبول کردم 

آدرین. خب خب میبینم عروس خانم اینجان

مرینت ‌. باز این سریش اومد. ببین.....

______________________________________________

اینم از اولین پارت امیدوارم خوشتون اومده باشه