LOVE PARTY

𝒎𝒐𝒐𝒏 𝒎𝒐𝒐𝒏 𝒎𝒐𝒐𝒏 · 1402/06/25 16:57 · خواندن 3 دقیقه

𝐏:𝟐

alia

 بعد از تزئین کردن سالن نینو منو به خونه رسوند.

وقتی رسیدم خونه ساعت ۱۲ شب بود پس به سمت تختم رفتم و خوابیدم.

فردا صبح....

با نور خورشید که روی صورتم می‌تابید بیدار شدم و به سرویس بهداشتی رفتم و صورتم رو شستم.

به هال رفتم و مادر و پدرم رو دیدم که داشتن فیلم می‌دیدن.

صبح بخیر گفتم و به آشپزخانه رفتم و از یخچال شیر رو بیرون آوردم.یک کاسه و قاشق از توی کابینت برداشتم . در یکی از کابینت هارو باز کردم و یک بسته غلات بیرون آوردم و داخل کاسه ریختم و بهش شیر اضافه کردم و شروع به خوردن کردم.

بعد به اتاقم رفتم و شروع به شونه کردن موهام کردم که یادم افتاد باید برای پارتی فردا لباس پیدا کنم.

به سمت کمد رفتم و بازش کردم و یکم توشو گشت و لباس نارنجی و بلندی که مادربزرگم بهم داده بود رو پیدا کردم و تصمیم گرفتم اونو بپوشم ولی وقتی از کمد بیرونش اوردمش متوجه شدم که دامنش پاره شده پس دوباره داخل کمد گذاشتمش و باز گشتم.که یهو یک لباس خوشگل دیگه پیدا کردم. 

رنگش نارنجی بود و کوتاه و بدننما بود. پوشیدمش تا ببینم چجوری تو تنم شکل میگیره. واقعا تو تن زیبا می‌ایستاد. تصمیم گرفتم موهامو باز بزارم که زیباتر به نظر بیام.به طرف دراور رفام و گردنبند زیبایی رو پیدا کردم و با این لباس ست کردم.

 متوجه شدم کفشی ندارم که با این لباس جور در بیاد.پس به صورت آنلاین یه جفت کفش پاشنه بلند نارنجی سفارش دادم.

الان دیگه کاملا اماده بودم.

فردا ظهر....

حاضر شدم و با یه ماشین به محل پارتی رفتم و نینو رو دیدم.

 

برای دیدن لباس مادربزرگ آلیا کلیک کنید

برای دیدن لباس پارتی آلیا کلیک کنید 

 

   خب بچه ها پارت دوم هم که دادم و آلیا تموم شد.

        واقعا بابت حمایت های دیروز ازتون ممنونم.

    و بچه ها من جایی بودم و نمیتونستم جواب کامنت      هاتون رو بدم ولی از امروز جواب هاتون رو هم میدم.

               سالگرد مهسا رو هم تسلیت میگم.

              ۱۵ کامنت و ۱۳ لایک تا پارت بعد..✎