نمیخوام عاشق باشم p8
پاک شده بود دوباره گذاشتم
...از زبان آدرین....
من:سلام خانم
ببخشید میتونم بپرسم اسم زیباتون چیه؟
(من دارم اینجا ذوق مرگ میشم😍)
مسئول کتابخونه با تعجب برگشت گفت:سلام، بله اختیار دارید، اسم کوچیکم مرینت هست.وشما؟
من : چه نام زیبایی😍اسم من هم آدرین هست (عرررر)
یهو دیدم ....
......از زبان مرینت.....
پسره اسممو پرسید و بهش گفتم اونم اسمشو گفت
آدرین....
صورتم ناخوداگاه رفت سمت لباش....
که یهو دیدم اونم داری همکاری میکنه
همینجوری داشت لبامو میخورد و منم لباشو میخوردم
لباش چقدر داغ بود 💋
ولی خوشمزه....😋
چه کیوت بود لباش..
........از زبان آدرین.......
ایندفه رو استثناع شد
......از زبان مرینت.....
خواست شلوارشو در بیاره که....
گوشیش زنگ خورد و منو ول کرد
چه فرصت خوبی که فرار کنممم
رفت اونور تا تلفنش رو جواب بده
منم فوری در رفتم
نزدیک ترین مکان تا از دستش فرار کنم دستشویی بود .
پس یورتمه رفتم سمت دستشویی
.....تو دستشویی....
تو آینه خودمو نگاه کردم
چقدر سرخ شده بودم
دیگه چجوری تو چشای لوکا نگاه کنم؟
بهش خیانت کردم !
ولی خدایی خیلی حال داد..
ساعتو نگاه کردم و دیدم الان کلاس رقص باله ام شروع میشه (عکس لباسشو میزارم تو پارت بعد)
باید برم سمت کمدم لباسامو بپوشم و برم کلاس
جوری که آدرین نبینه زدم بیرون..
....از زبان آدرین....
این چه کاری بود که کردم؟
اوم.....
ولی حال داد
حیف که بد موقع گوشیم زنگ خورد
وگرنه بیشتر باهاش حال میکردم
آخه من چرا شماره آقای کافی رو سیو نکردم؟
فکر کردم آقای کافی عه ولی یاروی اسکل اشتباه گرفته بود
خب دیگ کلاسام تیمام شد
برم خونه...
"پایان پارت"
فعلا بایی👋🏻