وبلاگ لیدی باگ

کاور نداشدم ساعت 3 و نیم صبع 

جعفر یه کاندوم لیمویی میگیره میره خونه با عجله لباساشو درمیاره . . . 

زنش میگه: چی شده؟ 

میگه سکینه دراز بکش الان تلخ میشه 

😂😂😂

بابام میخواست بگه کادو بخریم گفت کاندوم بخریم 

حالا نیم ساعته قهر کرده ما که خودمونو به نشنیدن زدیم چته دیگه مرد؟ 

😂😂😂

نامه سر گشاده به شهرداری: 

از شهردار محترم عاجزانه تقاضامندیم: 

پشت در مسترا های عمومی یه دکمه لایک هم بذارین تا حداقل کامنت هایی که ملت مینویسن رو لایک کنیم بعضیاشون خیلی باحالن، با تشکر 

😂😂😂

استاد اومده سر کلاس میگه: 

بچه ها این درس سختیه و عمقش زیاده . . . 

بعد از اونور کلاس یه نفر شروع کرد به دست و پا زدن 

استاد پرسید: چیشد؟ 

گفت: دارم غرق میشم استاد! کمک! کمک! 

😂😂😂

به مامانبزرگم میگم یه جمله خبری بگو 

میگه: نوه ام خنگه

میگم سوالی بگو 

میگه: نوه ام خنگ بود و من نمیدونستم؟ 

میگم امری بگو 

میگه: خنگیتو تابلو نکن 

میگم میشه خنگ توش نباشه؟ 

میگه: اونوقت میشه نوه ی یکی دیگه نه من 

😂😂😂

پدرم همیشه تو شرایط بهرانی بهم کمک میکنه مثلا امشب 

من: بابا فکر کنم عاشق شدم . . . 

بابا: گوه نخور 

پدر که نیست، کوه محبت و انرژیه! 

😂😂😂

برادر زادمو بردیم واسه ختنه 

پرستاره انقد خوشگل بود دادیم یه دور دیگه برامون نوک گیری کنه 

😂😂😂

پسره کونشو لخت میکنه به باباش میگه برام دوچرخه بخر باباش میگه این چه کاری بود که کردی بی ادب؟ میگه آخه دیشب مامان این کارو کرد واسش مانتو خریدی 

😂😂😂

تو مهمونی بودیم زنداییم ظرف ها رو میمالید به باسنش خشک میکرد! گفتم: لیوان ها رو هم بده دایی خشک کنه پرتم کرد بیرون 

😂😂😂

دختره اومد پی ویم 

گف رل داری یا سینگلی؟ 

گفتم والا هیچکدوم شق درد دارم 

دیگه سین نکرد 

😂😂😂

یه بار یه دختره اومد برام فال قهوه بگیره بعد از اینکه خوردم گفت انگشت کن 

منم انگشت کردم 

فقط نمیدونم چرا زد تو گوشم 

😂😂😂

مرده به زنش میگه سه تا حیوون با حرف ~خ~ بگو 

زنش میگه: خودت . . . خواهرت . . . مادر خدا بیامرزت 

😂😂😂

دختره پرده نداشت شب عروسی دوماد که میخواست پارچه رو نشون خانواده بده از هولش رنگ سبز ریخت رو پارچه داد به پدر مادرش، اونا تا پارچه رو دیدن گفتن مادر زدی کیسه صفراشو ترکوندی که 

😂😂😂