وبلاگ لیدی باگ

من یه سر کلاس آنلاین خانوم معلم داشت سوال می‌پرسید بعد به خالم گفتم که دو دقیه من میرم سرویس بهداشتی حواست باشه منو صدا نکنه هیی دیگه من خواهر کوچیک ترم دارم و خالم اصن کار با گوشی بلد نیست خودش نداشت حالا من دو دقیقه رفتم دستشویی یه ویس ۲۸ ثانیه ای خالم بدون اینکه بدونه از خواهرم فرستاده توی گروه منم اومدم دیدم سریع پاک کردم خیلی بد بود

وای من خودمو آجیم تو یه مدرسه بودیم بعد مدرسه داداش کوچیکم کنار مدرسه ما بود بعد معلم داداشم مادر معلم من بود من گفتم خانم مدرسه داداشمو دارن می برن اردو خب چرا مارونمی برید معلمم ازم پرسید داداشت این مدرسه بقلیه درس میخونه گفتم آره بعد گفت کلاس چندمه گفتم دوم احسان(از این که رو کلاسا اسم گل و این جور چیزا میزارن متنفرم )بعد ازم پرسید معلم داداشت چه جور آدمیه گفتم آدم خوبیه ولی چون سال آخرشه یکم بی حوصلست و یه کلی توهینه ریز کردم بعد بهم گفت میدونی معلمش مامان منه از خجالت آب شدم فقط میدونم بچه ها داشتن میخندیدن منم جامدادیمو تا ته کرده بودم تو دهنم او گاز میگرفتم💔🥺🤕😵

یبارم دوتاازدوستام تو مدرسه مشروب آورده بودن و داشتن میخوردن ولی من نخوردم ...حالا این هیچی هردوشون خوابیدن بعد اون یکی دوستم یه کاری کرد که معلممون جاشو عوض کرد بعد برگشت به معلممون گفت : حملهههه😂😂😂هیچی دیگه معلم قیافش یجوری شد 😂😂😑

زنگ تفریح خورده بود ولی منو چند تا از دوستام تو کلاس بودیم که من اومدم وسط سکو رقصیدم یهو برگشتم دیدم بچه ها دارن میگن برپااااا😂😂😂هیچی دیگههه....

من امسال دقیق یادمه که صب بیدار میشم هی غر میزدم همش میگفتم: مامان مامان خو حالا یک روز نرم و اینقد مامان مامان کردم که مجبور شدم برم و زنگ حالا نمیدونم چندوم بود خیلی خودمونی و حالتی که بخوام غر بزنم به معلمم گفتم: ممماااااااامممممااااااننننننن خیلی حالت غر غزی گفدم

یه بار به معلم شطرنجم که مرد بود گفتم خانم😕 خداروشکر کسی نشنید😅

من تا حالا سوتی ندادم 😎 ولی دوستم امسال چند باری به معلمون گفت خاله و مامان 😂یکی دیگه هم بود سر شعر خوندن بودیم دقیق یادم نیست یه کلمه اشتباه گفت کل کلاس رفت رو هوا حتی خانم جدیمونم خندید 😂😂

وایییی یه بار امتحان رو خوانی قرآن داشتیم بعد من و دوستم اسامی بچه ها رو به ترتیب الفبا حفظ هستیم اسم ها رو به ترتیب نوشتیم رو یه کاغذی و کاغذ رو گذاشتیم جلومون طوری که صورتمون دیده نمیشد بعد من پلکم به هم چسبیده به دوستم گفتم بعد دوتایی شروع کردیم به خندیدن و معلممون بین سی نفر فقط ما دو تا رو دید و دعوامون کرد و من دوباره از اون خندم گرفته بود خلاصه گفت ازتون امتحان نمی‌گیرم و این حرفا ولی زنگ بعدش باز امتحان رو گرفت کلا معلمه با آدم دعوا داشت

کلاس پنجم ک بودم ی معلم باحالی داشتیم که نگو بعد فارس بود(چون من سنندج زندگی میکنم و زبونشون کردیه پس به همه غیر از کردستانی ها فارس میگن) مثه من (البته من کردم ولی اصالتا نوچ) بعد امتحان مطالعات از درس زمان چنگیز و اسکندر و اون یکی پادشاه دیگه داشتیم بعد همههه بلا استسناع جواب سوالا رو بلد نبودیم یا یادمون رفته بود بعد دید همه دارن میپرن ازش سوال پاشد از سر جاش بعد نگامون کبد بلند خندید همه نگاش کردیم با تعجب ک ببینیم چرا می‌خندید بعد یهو گفت ده دیقه محلت دارین از رو کتاب جواب سوالارو پیدا کنین همه یهو چنان جیغی باهم زدن ک کل مدرسه فهمیدن تو کلاس ما چه خبره خلاصه منو بغل دستیم ک کلا بگه هامونو عوض کردیم که جوابای همو ببینیم از رو هم بنویسیم انقد معلممون بهمان حال داد ک بهش فک میکنم میخندم😂😂😂(این سوتی نبود ولی خب💔😂)و ی سوال...پروفت خودتی؟؟چون پروف همکلاسیه منم سه ماهه ک اینه😐

چرا من سوتی ندادم ؟😕