قمارعشق p22

. 𝓶𝓪𝓼𝓾𝓶𝓮𝓱. . 𝓶𝓪𝓼𝓾𝓶𝓮𝓱. . 𝓶𝓪𝓼𝓾𝓶𝓮𝓱. · 1402/06/16 21:50 · خواندن 2 دقیقه

برید ادامه ...

 

آدرین : 

باصدایی مرینت به خودم 

 

دوماه بعد 

 

مرینت 

 

آدرین از وقتی از بیمارستان مرخص شدم رفتارش باهام خوب شده یک روز که من داشتم ظرف میشستم و خاله سارا ، فلیکس و گاگامی خونه نبودن آدرین اومد کنارم 

 

آدرین : داری چیکار می کنی 

مرینت : خودت میبینی دارم چیکار می کنم 

آدرین : یه خونه پیدا کردم 

مرینت: برای چی ما اینجا که هستیم ...

آدرین نزاشت مرینت ادامه بده 

آدرین : چون نمی خوام بهت سخت بگذره 

مرینت : برای چی (هی میگه برای چی پیچ پیچی)

آدرین: برای اینکه تو دوست نداری کنار من بخوابی و واقعا دوست ندارم تو سختی بکشی نمی خوام 

مرینت که گونه هاش سرخ شده بود گفت : واقعا ممنونم که به فکرم هستی 

 

آدرین : ممنون 

 

مرینت :داشتی می‌گفتی 

 

آدرین : فلیکس بهم زنگ زد و گفت که یه خونه پیدا کردم سه طبقه (دلیل داره پارت بعدی میگم ) 

 

مرینت خوب 

 

آدرین : هم بزرگ هم چندتا اتاق داره و کلی چیز های دیگه 

مرینت : آهان ؛ بعد کجا ست 

 

آدرین : تا اونجا با ماشین فقط ده دقیقه فاصله داره 

 

مرینت : میشه باهم بریم ببینیم 

 

آدرین : 

 

همه چیز رو درباره خونه گفتم و مرینت دوست داشت که بریم خونه رو ببینم اول می خواستم قبول نکنم ولی قبول کردم 

 

 

آدرین : باشه بریم ولی لباس گرم بپوش چون هوا سرده 

 

مرینت : ممنون الان لباسم رو عوض می کنم 

 

راوی نمک دون شما وارد میشود 

 

 

 

 

 

 

 

آدرین و مرینت گوه های آلپ و آتشفشان های که اسمش رو نمی دونم چی چی هست رو طی می کنند از جنگل های آمازون رو رد میکنند که فقط سوار ماشین بشند و من هم چون مثل دیانا کرم دارم می خوام شمارا به خدای بسپارم که به من فحش می‌دهید و باید درک کنید چون مهمون داشتیم  

 

 

 

 

 

دوستون دارم ❤️😉 

 

 

پارت بعدی 20تا کامنت 20لایک