❣️عشق جادویی❣️p۶

💗Fatemeh 💗 💗Fatemeh 💗 💗Fatemeh 💗 · 1402/06/16 00:56 · خواندن 2 دقیقه

🌸سلام 🌸

💠بعد از قرن ها اومدم با پارت 6💠

🎀مهسا میشه برای رمانم برچسب بزاری🎀

😜از زبان راوی خلتون😜

بعد از رقصیدند مرینت و آدرین از یه مسیر که با گل رز🌹

ساخته شده بود رفتند تا به اتاق جدیدشون رسیدند اتاقی با رنگ زرد💛 و آبی 💙آبی کمرنگ و زد لیمویی یک عدد تخت دو نفره با دو بالشت آبی آسمانی و یک پتوی زرد لیمویی یک تقویر خیلی زیبا و رمانتیک. 

💞همان لحظه در سرزمین هوا در قصر آگاتا💞

❄از زبان لوکا❄

باید یه نقشه بکشم تا انتقام بگیرم اها فهمیدم  با یه نامه شروع میکنم. 

📜هر آنچه در نامه گذشت📜

📜سلام به ملکه ی ماه من پادشاه هوا همسر آگاتا پرنسس هوا هستم و امیدوارم در جشن عروسی بهتون خوش گذشته باشه بهتون بخاطر ازدواج با پادشاه خورشید تبریک میگم . امضا لوکا دوپن چنگ📜

وقتی نامه را تمام کردم آنرا به پستچی دادم تا به دست مرینت برساند. 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یه پیشنهاد دیگه پایین نرو

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

من میگم نیا تو میای

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بهت قول میدم چیزی اون پایین نیست. 

 

 

 

 

 

 

 

 

😒ای خداااا😒

 

 

 

 

 

 

 

 

🪷از زبان مرینت🪷

توی اتاق با آدرین بودیم که صدای در اومد من درو باز کردم و پستچی رو دیدم یه نامه بهم داد و رفت وقتی روشو خوندم به غیر از چشمای خودم دوتای دیگه هم در آوردم نوشته بود ....... 

 

 

 

 

 

خوب کردی اومدی پایین. 

خب این پارت هم تموم شد. 

و برای پارت بعدی: 

50کامنت

25لایک

و وقتی کامنت میدی لایک کردن کار آسونیه و وقتی لایک میکنی کامنتم بده چون من با به شرط نرسه پارت بعدو نمیدم. 

خداحافظ