عشق وحشت p6 (هیجان وحشت p1😈)

برو ادامه 🫠💖
#امبر
همه ساکت بودند حتی برا منی که شوختب و شاد هستم هم بد بود بیشتر نگران آلیا بودم که حالش خوب باشه
-خب دیگه بیان سکوت رو بشکنیم و مرینت و آلیا را نجات بدیم
کاگامی:آخه چطوری شما پشتیبان هستین هیچ سلاحی ندارین
نینو:راست می گه پس باید آدرین و مرینت رو پیدا کنیم
- نگا کنین اونجا یه در کوچولو هست
نینو:رایت میگی امبربیاین بریم توش
کتگامی:برا یکیمون جا میشیم
امبر:من توش می رم و شما هم پخش شین
نینو: باشه پخش میشیم
کاگامی و نینو رفتن تو اون دو تا قار منم گفتم برم داخل دریچه رفتم توش یهو بسته شد
-اه بچه ها اونجایین کمکم کنین
#نینو
داشتم همینجوری راه می رفت که یهو صدای آدرین رو شنیدم
_آدرین؟!
آدرین:نینو کجایی ؟
-اینجام
آدرین:خب کجا اسکل اینجا صد تا جا داره
-پشت سرت سوسول خان
آدرین: آه خوب شود کاگامی و امیر کجان
-دنبال راه خروج می گردن 😌
آدرین:خب باشه ولی من نگران مرینتم چند ساعت هیت که همینجوری بی حال رو تخته سنگه
-امممم میدونم چیکار کنم
🪻🧴
آدرین:گل یاس ؟!
-گفت حساسیت داره یادته خب من عطرشو دارم
مرینت:وای اینو از من دور کن
_خب اینم از این
آدرین:بیاین باید برین بیرون از اینجا
-قبلش این نوشته ی خونین را بخونیم
آدرین:فکر کنم صد تا شو خوندیم دیگه
-شاید کمکمون کرد
آدرین:آه باشه میگه: soon your life will be stone
-بزودی زندگی ما سنگ می شه ؟!!!
ادرین:یعنی میمیریم 🥲
-نمیدونم بیاین یه خورده بگردیم و سر در بیاریم
مرینت:منم میام بیاین از این طرف بریم یه در اونجاست
آدرین:یه در کاملا قدیمی
-پس منتظر چی هستیم بریم
#مرینت
داشتیم به طرف در می رفتیم که دوباره صدا اومد
خرچ خرچ خرچ خرچ
آدرین:دویاره داره زیاد میشه
بی توجه به صدا به طرف در رفتم و بازش کردم یه جعبه ی فلزی بود
-نینو من کمک می خوام
نینو:اومدم
جعبه خیلی سنگین بود
نبنو:بیا دیگه
-آی دستم ترکید بیا بازش کنیم امیدوارم به دردمون بخوره
بازش کردیم
نینو:خالیه !!!!عالی شد وقتمون تلف شد
مرینت:وایسا نینو من دارم یه چیزایی می بینم انگار خورده سنگه
نینو:اونوقت چرا من نمیبینم و چرا باید مهم باشه
مرینت:انگار روش حکاکی از دوستتمون هست اینیکی آلیاست و اینیکی تویی
نینو:جان آدرین هم هست ؟!
مرینت:آ آره هستیم هممون ولی مال امبر داره تیکه تیکه میشه
نینو:چرا
جیغغغ !!!!!!!
All: امبر ؟!
۱۰ تا لایک و ۱۰ تا کامنت ✨️✨️