✉️ envelope ✉️ پارت 17+ کلیپ خود ساخته ام

bahar:) bahar:) bahar:) · 1402/06/11 11:50 · خواندن 3 دقیقه

سیلام. خوبین.. راستی اگر دوست داشتین به وب ساخت کاور و دکمه ام سر بزنید لینکشه : 

https://cover1391make.blogix.ir/

بچه ها ببخشید ولی من پنجشنبه جمعه ها خیلی درگیرم چون 30 شهریور مسابقه شنا دارم و اصلا انگیزه ای ندارم چون هم تیمی های خیلی قوی دارم و هروقت باهاشون مسابقه میدم آخر میشم و نزدیک 2 ساله شنا کار میکنم و امسال هم تازه حرفه ای رو شروع کردم ولی خیلی رقیب های قوی ای دارم لطفا برام دعا کنید اگر برنده بشم قول میدم 3 تا پارت با هم بدم اونم طولانی 🥺

 

کجا بودیم ؟ آهان

 

از زبان مرینت :

ما با اون پول💰 رفتیم بیرون برای خرید 🛍️

داشتیم راه میرفتیم و به مغازه ها نگاه میکردیم و تمام خرید هامون رو کردیم. پول اضافی اورده بودیم و قرار بود بستنی بخوریم. که آدرین به چند نفر اشاره کرد👆 و گفت : مرینت. اینا کی هستن ؟ گفتم : ولشون کن ادلین بیا بریم فکر میکنم دزدن ! آدرین داد زد : هیییی دزدی نکنید !

که یهو یکیشون یه اسلحه برداشت و 

به سمت پهلو ادرین شلیک کرد🔫

ادرین افتاد زمین . گفتم : ادلین ؟ ادلیننننننن پاششووووو

گفت : ملینت ... تو برو... م.ن میمونم .

کشون کشون کشیدمش رو یه صندلی توی پارک و گفتم : همینجا بشین باشه ؟ و بعد تموم پولاشو از جیبش در آوردم

بدو بدو رفتم به اولین داروخونه و هرچی پول داشتم با پول های ادرین رو گذاشتم روی میز و گفتم: یه الکل ( بابا ضدعفونی کننده منحرف نشید 🤣 ) یه الکل ضدعفونی کننده و یه ( از اونایی که چسب دارن میزنن رو زخم اسمشو نمیدونم 😂 ) و یه باند و یه دستکش پزشکی و یه ( از این چیز فلزی ها که گلوله رو درمیارن اینم یادم نیس :/)  بدین لطفاااااا سلیععععععععععععع ! یه زنه گفت : کوچولو این پول ها زیاده بیا اینا رو بگیر بقیه پول ها هم مال خودت. 

منم بدون هیچ حرفی پول و وسایل رو برداشتم برگشتم تو پارک که دیدم ادرین چشاشو بسته.. و دراز کشیده . دست و پاهاشو گرفتم و کشون کشون بردمش پشت یه بوته که چشماشو باز کرد و گفت : میخوای چیکار کنی؟

گفتم : میخوای زخمتو ببندم . لباستو بده بالا ! گفت : مطمئنی ؟ بلدی ؟ گفتم : مامانم دکتل بود یه چیزایی بلدم . لباستو بده بالااا دیگه !

با خجالت لباسشو داد بالا و زخم عمیقش معلوم شد ... دستکش رو دستم کردم و به زخمش نگاه کردم . گلوله زیاد فرو نرفته بود و با اون چیز فلزیه گلوله رو در آوردم . که صدای آخ ضعیفی در اورد . دستکشو در آوردم و با خجالت دستمو گذاشتم رو پهلوش .. بدنش داشت یخ میشد.

پس چسب رو در آوردم و زدم روی زخمش. باند رو دورش چرخوندم و لباسشو دادم پایین. 

دستشو گرفتم و گفتم : پاشو خوبی؟ اروم پاشد و گفت : مرسی مرینت. بیا بریم. 

تموم شد

هعی

اصلا انگیزه ندارم حالم خوب نیست

10 تا لایک و کامنت ناقابل 🧀

اینم لینک فیلم خود ساخته ام بفرمایید 

https://uupload.ir/view/rihanna_ujcl.mp4/