ازدواج اجباری#19
هرکی بهم 10 سکه بده 2 پارت رو جلو جلو براش میفرستم
هرکی هم بهم 20 تا سکه بده 3 تا پارتو براش جلو جلو میفرستم:)
تو کامنتا یا گفتمانم بگید نام کاربریمو بدم بعد پارت هارو ارسال کنم براتون 🫂
-اخ اخ ولم کن به توچه اصلا -نشونت میدم به من چه بعدم محکم از پشت زد تو کمر پسره که باعث شد پسره نیم خیز رو زمین بیوفته سریع دوییدم و پشت کامران پناه گرفتم و از پشت بلوزشو تو دستم گرفتم دوستای پسره اومدن و با کامران درگیر شدن بعد چند دقیقه که دیدن نمیتونن با کامران مبارزه کنن بعد چندتا فحش رکیک ازمون دور شدن از بینی کامران داشت خون میومد سریع از تو جیبم دستمال برئاشتم و خون دماغ کامران و باهاش پاک کردم هق هقم تموم نمیشد کامران رو نیمکت نشسته بود و منم روبه روش زانو زده بودم -بسه ساکت باش بهار سرم و بردی بعدم من و کنار زدو پفکایی که رو زمین پرت کرده بود برداشت و گرفت طرفم -بیا اینم پفکت -نمیخوام -بگیر حوصله ندارم به قران میزنمهمینجا لهت میکنم از جدیت تو صداش ترسیم از دستش گرفتم بعدم پشت سرش راه افتادم سمت ماشین تا توی ماشین نشستم دادش رفت هوا -چه جلف بازی دراوردی که این طوری داشتن باهات لاس میزدن؟ها؟ واسه من که شوهرتم ازین ارایشا نمیکنی بعد واسه هر بی پدر و مادری که توخیابونه واسم لبات و سرخ میکنی و عین هو دخترای خیابونی خودت و درست میکنی؟ با گریه گفتم -به خدا من کاری نکردم داشتم میومدم پیش تو -خفه شو دهنت و ببند نمیخوام صدای نحست و بشنوم تا خود خونه اشک میریختم و کامران با عصبانیت رانندگی میکرد تارسیدیم سریع از ماشین پیاده شدم وبا گریه رفتم تو اتاقم و در وبستم با همون لباسا رو تخت افتاده بودمو گریه میکردم ونفهمیدمکی خوابم برد