عشق وحشت p3

ک ک ک · 1402/06/06 11:42 · خواندن 2 دقیقه

برو ادامه درزم اگه خوندی لایک کن مگر نه به اونیکه مارینا را کشت مس گم بیاد شما رو بکشه 😈😈

پس لایک و کامنت بزار😌💗

#مرینت

رفتیم به طرف برج آزادی 

نینو:فکر نمی کنم اینجا دو راهی باشه 

آدرین:میگه اون طرف رو برو پس باید اونطرف را بریم دیگه 

-موافقم 

#مرینت

رفتیم به اون،رفتیم چیزی که می دیدیم قیر قابل باور بود 😨😨

نینو:اینهمه جنازه وسط خیابون !!!!!!!!

آدرین:دارم کم کم می ترسم 

آلیا:نینو من می ترسم 

-آروم باشین این طناب ها رو به خودمون ببندیم و دستانونم بگیریم تا اتفاقی نیوفته 

نینو:امیدوارم کسی نکشتمون 

آدرین:یه چیزی گفتیا هممون نگرانیم پسر سوسيس کالباس

-ساکت بچه ها باید تتو ی غضیه را در بیاریم 

وقتی اینو گفتم همه سکوت کردم رسیدیم به برج آزادی 

آلیا:وای چقدر خوشگله 🥴🥴🥴دارم دیوونه میشم 

-بیخیال فقط یه سلفی بعد هم در میریم 🥴

آلیا:باشه ۱،۲،۳،    slfi 

...

کمچ کمچ

نینو:فرارررررر!!!!!!!!!!

-وایسا من اینقدر نمی تونم با این طناب تند برم 

نینو: هوه چقدر سبکه شد 

آدرین: خب نینو انگار بلاخره بیخیال سوسیس شدی هههه ....نینو ! نینو کجایی !!!

نینو:دوستد دختر عزیزم!!!!!!

-آروم باش شاید رفته‌ پیتزا بخره 

آلیا:ولی باید می گفت نکنه کسی دزدیدیش 

-طناب باز شده نینو قیچییی چیزی نداشته ؟!

نینو : فکر نمی کنم اگه یه چیزی باشه که ازش بترسه قیچیه

آدری : پس حالا چی اون از خم‌های ی ماها باهوش تر بود  

+من می تونم کمکتون کنم 

 آدرین:اوه سلام تو کی هستی ؟

+من کاگامی هستم 

-خب سلام این همه جنازه تو خیابون عجیب نیست !!!

کاگامی:چرا هست من با مامانم زندگی می کردم  🥺

-خب اون کجاست ؟!

کاگامی دستشو به یه جنازه اشاره کرد

-وای متأسفم 

کاگامی:اشکالی نداره اما هنوزم باید دوستوتون را پیدا کنیم 

آلیا: جیغ!!!!!!!!!!

نینو:آلیا!!!!!!!!!!!!!°

 

ببخشید اگه کوتاه بود ۱۰ تا لایک و ۵ تا کامنت