وبلاگ لیدی باگ

هلو چطورین؟ اومدم دوباره راستی سم و اسید خالص داریم اینجا😂 واقعا زهرماریه اصلا نبینید🤣 برو ادامه👇🏻

از زبان مرینت

وقتی دیدم ادرین رفت حسابی عصبانی شدم محلی بهش نگذاشتم و رفتم

الیا: مرینت خوبی؟ 

مرینت: چرا خوب باشم؟ اینو ببین بجای اینکه تشکر کنم باید میرفتم زندان

ادرین تو ماشین

ادرین: خودپسند میگه من تو رو یادم نمیاد و یادم رفته کی هستی

نینو: ادرین اروم باش

ادرین: چطور اروم باشم چطور؟ 

نینو: باشه گفتی 5 دقیقه میریم و میایم کی بود اون؟ 

ادرین: مرینت زن سابقم 

نینو: زن سابقت؟ از اول عصبانی بود؟ 

ادرین: همیشه اینطوری بود نینو

مرینت تو راه

مرینت: اصلا ادرین اینطوری نبود

الیا: اره والا نبود انگار خیلی عوض شده و ادم خوبی شده

مرینت: مگه نه؟ یه ادم انقد عوض میشه؟ اون موقع انقد هیجان زده بود که نمی تونست دو کلمه رو کنار هم بزاره

الیا: یه چیزی بپرسم؟ یادت میاد بهش گفتی بیا باهم ازدواج کنیم؟ 

مرینت: کاش نمیگفتم

الیا: کاش

مرینت: ولی اون روز بلایی نبود که سرمون نیاد بابام بخاطر پروژه های عالیش مغازه رو به اتیش کشید بعدش اومدن اموال خونه رو مصادره کردن و مامانم حالش بد شد چه زود این روزاشو یادش رفت الانم داره باکلاس بازی درمیاره که نگو 

ادرین تو ماشین 

ادرین: من دیگه اون ادرین سابق نیستم قبلا یه نگاهش کافی بود که قلبم بلرزه یه نگاه 

نینو: ادرین تو قبلا خیلی عاشقش بودی خدایی دختره خیلی خوشگل و چشم ابیه 

ادرین: اره اون خیلی خوشگله اره قبلا تو محله همه عاشقش بودن ولی اون منو انتخاب کرده بود البته خوشبختیمون زیاد طول نکشید وقتی میخواستم از کار استفا بدم و میخواستم کارمو راه بندازم مرینت خیلی عوض شد 

مرینت تو راه

مرینت: البته که نشد برای اینکه اقا بتونه کارش رو راه بندازه از کارش استفا داد من تو هر کاری کار کردم ببین این سوختگی مال اون زمانه من تو همبرگر فروشی ها دوشیفته کار میکردم تو لباسای عروسکی با بچه ها سروکله میزدم تو برف و بارون گل و دست فروشی کردم فقط برای اینکه رو برنامش بیشتر کار کنه بعد از اون همه چیز منم مثل مامانم درست شد ولی خب بعد از اون همه سختی من بهم چی رسید؟ یه صفر یه صفر بزرگ و هیچی بجای اینکه بیاد ازم معذرت خواهی کنه ببین چطوری بر خورد میکنه؟ 

ادرین تو ماشین 

ادرین: سخت گیری کردم؟ تو اگه میدیدی اون موقع چطور باهام رفتار میکرد تعجب میکردی مثل سگ منو در خونه ول کرد گفت ازت طلاق میگیرم 

نینو: تو واقعا بعد از طلاق به مری پولی ندادی؟ 

ادرین: نه ندادم

نینو: نفقه چی؟ 

ادرین: اونم نه خواستم بدم خودش قبول نکرد گفت که از زندگیم برو منم اشفته وایسادم تو کوچه

نینو: حرف سنگینیه

ادرین: گفت دیگه عاشقم نیست

نینو: ولی اگر الان که پولدار شدی یه نفقه ای چیزی بهش بده 

ادرین: نینو زنم زن سابقم گفته دیگه عاشقم نیست منم بیام بهش نفقه بدم؟ 

مرینت تو راه

مرینت: من بودم که بهش ایده پروژه نویسیش رو دادم 

الیا: اره جان خودت

مرینت: یه روز دنبال لوله کش بودیم ادرین درستش کرد ولی نشد منم بهش گفتم اگر این ایده رو بسازی میتونی هر کارگری رو که میخوای صدا کنی اونم گوش نکرد 

الیا: خواهری به خدا داری تو محله هدر میری 

مرینت: مرسی خواهری تو هم فقط بلدی مسخرم کنی 

پایان پارت4

اینجا دیگه دستم شیکست😣

سم🤣👇🏻

جکککککککک🤣🤣🤣🤣

دوست دارین بازم ازینا براتون پیدا کنم بزارم؟ 

برای پارت بعد 20 لایک

بای👋🏻👋🏻👋🏻