عشق بچگی s3 p8
سیلام
مرینت. اعم...... اگه دوقولو بشن اسمشون رو میزارم اما و هوگو
آدرین. عالیه
مرین. اگه دوقول نباش
آدرین. م اسم دختر ر میزار مارینا
مرینت. دخترت منم اسم پسرم رو آرین میزارم ( مسخره نکنین اسم دیگه ای نمیدونستم🤣)
آدرین. خب پسرت
مرینت. من باهات قهرم
آدرین. منم قهرم
خب این دو عزیز قهر کردن اونم سر اسم بچه خدا سپس آدرین دوان نیاورد و رفت برای آشتی یه شاخه گل رز خرید (خاک تو سر گدات کنن مثلا پولداری حداقل ماشین چیزی میخریدی) خلاصه آدرین رفت پیش مرینت
آدرین. زیبا ترین همسر دنیا تورو خدا بامن آشتیکن
مرینت. فکر کنم
آدرین. منتظرم
مرینت. باشه آشتی
آدرین. راستی بیا میخوام یه چیزی بهت نشون بدم
مرینت. چی
آدرین. بیا برو تو ماشین بشین
مرینت. باشه حالا
سوار ماشین شدن و رفتن بیش به سوی یه خونه
مرینت. اینجا کجاست
آدرین. برو تو میفهمی
وارد خانه میشوند
مرینت. بابا تو اینجایی رو پاهای خودت وایستادی دست هات حس میکنه
تام. توی این یکسال من تلاش داشتم بتونم یکبار هم شده بتونم با دست های خودن بغلت کنم دخترم
لوکا. عه پس بخاطر دخترت بود
مرینت. لوکاااااااااا کی اومدی پاریس
فیلیکس. منم اینجام
مرینت. فیلیکس توهم هستی فقط من از همه جا بی خبر بودم
تام. ولش کن بیا بغل خودن
لحظه ی احساسی پدر و دختر شروع میشود
پنج ماه بعد
آدرین. مرینت
مرینت. بله
آدرین. میگم نمیخوای یه تستی بدی من بچه میخوام
مرینت. نه
آدرین. تورو خدااا
مرینت. باشه حالا برو یه بیبی چک بخر آدرین کجایی کجا رفته
___________________________________________
اینم از این پارت