My blue eyed angel

𝐋𝐢𝐝𝐚 ♬ 𝐋𝐢𝐝𝐚 ♬ 𝐋𝐢𝐝𝐚 ♬ · 1402/06/04 12:49 · خواندن 2 دقیقه

Part#15

 

 

#دو روز بعد

 

#ادرین

از عصبانیت داشتم تمام وسایل خونرو میشکوندم اخه چطور فلیکس دوباره برگشت مگه من اونو ممنوع ورود به فرانسع نکردم 
منشی:اقا اروم باشید
ادرین:چطور اروم باشم به من بگو چطور(با داد)
منشی:یه راه حل پیدا میکنیم
ادرین:مرینت فلیکس اونا اصلا چطوری دوباره همو ملاقات کردن
منشی:اروم باشید حل میشه
ادرین:من نمیتونم باید با اون مرینت حرف بزنم
منشی:صبر کنید اقا

#مرینت
داشتم چندتا اسناد رو با فلیکس چک میکردم که دیدم کسی زنگ زد و رفتمو در باز کردم
مرینت:بفرمای..تو
ادرین:برو کنار(وارد شدن داخل خونه)
ادرین:به میبینم جناب اگراست هم اینجان
فلیکس:باز چه مرگته
ادرین:مثل موشا اخر از یه سوراخ در میای
فلیکس:گورتو گم کنی بهتر نیست
الیا:اینجا چه خبره
ادرین:الیا به من راساشو بگو تو توی این نقشه باهاشون بودی یا نه
الیا:بودم که بودم بتوچه
ادرین:حالا بهتون میگم (گرفتن دست مرینت)
مرینت:ولم کن
ادرین:صدا تو ببر بیا (به طرف ماشین کشیدن)
الیا:من با مرینت میرم فلیکس پشت ما راه بیوفت
مرینت:جیغ(پرت شدن تو ماشین)
ادرین:تاوان پس میدی (روشن کردن ماشین)
الیا: چی فکر کردی ها(سوار شدن)
ادرین:تو پیاده شو  همین الان
الیا:هرگز
ادرین:خودت خواستی(قفل کردن ماشین)
مرینت:ولم کن چیکار میخوای کنی
ادرین:زندگیرو برات جهنم میکنم!

۲۰#دقیقه_بعد
#مرینت
از کلافگی داشتم دیوونه میشدم که تابلوی خروج از شهرو دیدم
مرینت:کجا میخوای بری ولمون کن(جیغ)
ادرین:ببر صداتو
مرینت:گفتم کجا میرید(گرفتن دست ادرین )
ادرین:ول کن دارم رانندگی میکنم
مرینت:وایسا(با جیغ)
الیا:بس کنید جلوتون دره هست گفتم بس کنید
مرینت:وایسا بهت میگم وایسا
الیا:ادرین مراقب باش(جییییغ)
مرینت:نهههههه(پرت شدن تو دره)
ادرین:نههههه مریننننت

پرت شدن تو دره!

#فلیکس
داشتم ادرین رو تعقیب میکردم که دیدم ماشین ادرین از جاده خارج شد و توی دره پرت شد
با عجله بع سمت ماشین دویدم 
فلیکس:مرینت دووم بیار زنگ میزنم بیمارستان(زنگ زدن)
۵دقیقه بعد
پرستار:چی شده اقا 
فلیکس:زود باشید ماشین از جاده خارج شد پرت شدن اینجا
پرستار:زود باشید تلفات رو بیارین

#بیمارستان
فلیکس:جناب دکتر چی شده حالشون خوب میشه
دکتر:تسلیت میگم! یکی از بیمارا فوت کردن!

 

بسیار خوب توی خماری بمونید تا پارت بعد

و تو کامنت ها بگید بنظرتون کی مرده؟