❣️عشق جادویی ❣️p3
🌺سلام 🌺
🎀امروز یه درخواستی قبول میشه چون گفته بودم که روزی یه درخواستی و یه پارت از رمان منتظر درخواست هاتون هستم برو ادامه ولی لایک و کامنت یادت نره🎀
لباس مرینت و ادرین
💞از زبان راوی گلتون💞
خدمتکارا هرچقدر گشتن اون 2تا رو پیدا نکردن وقتی یکی از خدمتکارا داشت اتاق مرینت رو میگشت دنبالش از توی بالکن توی حیاط یه چادر دید.
رفت سمت چادر و وقتی درشو باز کرد مرینت و ادرینو دید که خیلی ناز باهم خوابیده بودن.
بیدارشون کرد و بهشون گفت:
خدمتکار: شما دوتا اینجا چیکار میکنین باید برای جشن اماده بشین.
مرینت: باشه😒😒😒😒«خواب الود»
ادرین: باشه🥳🥳🥳🥳«با خوشحالی گفت»
ورفتن تا برای جشن اماده بشن.(عکس بالا هست )
وقتی اماده شدن رفتن پشت در سالن مهمونی تا ورودشونو اعلام کنن.
وقتی ورودشون اعلام شد دست در دست هم وارد مهمانی شدن و مرینت رفت روی جایگاه تا(همون که نمیدونم اسمش چیه ولی اینو میدونم که تاج میزارن رو سر ملکه ها و پرنسس ها🌸با این نشون میدم)
🌸: مرینت آیا به من اجازه می دهی تورا به عنوان ملکه تاج گذاری کنم.
مرینت: بله
🌸: ملکه ی جدید ماه
🌸: ادرین ایا به من اجازه می دهیکه تورا به عنوان شاه سرزمین خورشید تاج گذاری کنم.
ادرین: بله
🌸: شاه جدید خورشید
و زمان رقص دو نفره که رسید مرینت و ادرین کلی رقصیدن تا نیمه شب شد و....
❤پایان❤
خب این پارت هم تموم شد و برای پارت بعد:
20لایک
25کامنت
بای