
شیطانی که فرشته شد 13

ادامه ی پارت قبل
. زود باش خبرتو بگو مردم
K ببین من و ادرین خاله رو راضی کردیم که با هم بریم مسافرت
. داری راست میگی حالا کی میریم
K ببین الان اول هفتس دوشنبه میریم
. با کی میریم
K من . لوکا. تو. ادرین. و یکی از دوستای ادرین
. اه چرا لوکا میاد نمیشه نیاد
K راستش وقتی ما بهش گفتیم تو میای گفت الان که اینجور شد حتما میام تا دق بدمش
. هههههه به همین خیال باشه
K مری من باید برم کارم دارن .
. باشه گلم بای
K بای بای قشنگم
گوشی رو قطع کردم
تاکسی وایساد پپولشو دادم و رفتم خونه
رفتم تو اتاقم پس خواب ندیدم واقعا اومده بود
رفتم توی بالکن تا شاید چیزی رو جا گذاشته باشه
خندهی ملیحی کردم وقتی از بالکن اومده تو عجله کرده و یکی از گلدان هامو شکستن بود
رفتم یه دوش 10 دقیقه گگرفتم و گرفتم خوابیدم
صبح شد با ذوق بلند شدم و همهی لباسایی ککه نیانیاز داشتمو گرفتم
و راهی جایی که قرار بود همو ببینیم رفتم