رمان 💞 عشقی جدید 💞 پارت 3

M.A M.A M.A · 1402/06/02 23:53 · خواندن 1 دقیقه

بخاطر حمایت هاتون ممنون بفرمایید ادامه ی مطلب 👇

 

 

از زبان مرینت #

صبح از خواب بلند شدم 🥱 . دیشب رو به سختی صبح کردم ، همش گریه می کردم 😭 . 

پاشدم برم دست و صورتم بشورم ولی ..... در قفل بود 😰 . یادم اومد که دیشب در و قفل

کردم . معمولا قفل درو زیر گلدون می زاشتم . رفتم و زیر گلدون رو گشتم ولی ...... اونجا 

نبود 😱 که یهو .... در باز شد و آدرین اومد تو . وایسا ببینم اون کلید من رو از کجا 

داشت 😯 تعجب زده به صورتش نگاه کردم که گفت : تعجب نکن من کلید تمام اتاق هارو

دارم 😏 و اومدم اعتراف کنم که یکی دیگه رو دوست دارم 💔 اون ....

 

 

بچه ها می دونم کمه ولی می خواستم جای حساس تموم شه 😔

شرط پارت بعد : بچه ها هر چی حمایتتون بالا تر باشه پارت بعد رو زود تر میدم و لطفا

 کامنت الکی نذارین حساب نمی کنم 😘

( نکته : این پارت ها خیلی چیز ها رو آشکار می‌کنه مثل ! ؟ آدرین کی رو دوست داره ؟ ! )

بای 👋