رمان 💞 عشقی جدید 💞 پارت 3
بخاطر حمایت هاتون ممنون بفرمایید ادامه ی مطلب 👇
از زبان مرینت #
صبح از خواب بلند شدم 🥱 . دیشب رو به سختی صبح کردم ، همش گریه می کردم 😭 .
پاشدم برم دست و صورتم بشورم ولی ..... در قفل بود 😰 . یادم اومد که دیشب در و قفل
کردم . معمولا قفل درو زیر گلدون می زاشتم . رفتم و زیر گلدون رو گشتم ولی ...... اونجا
نبود 😱 که یهو .... در باز شد و آدرین اومد تو . وایسا ببینم اون کلید من رو از کجا
داشت 😯 تعجب زده به صورتش نگاه کردم که گفت : تعجب نکن من کلید تمام اتاق هارو
دارم 😏 و اومدم اعتراف کنم که یکی دیگه رو دوست دارم 💔 اون ....
بچه ها می دونم کمه ولی می خواستم جای حساس تموم شه 😔
شرط پارت بعد : بچه ها هر چی حمایتتون بالا تر باشه پارت بعد رو زود تر میدم و لطفا
کامنت الکی نذارین حساب نمی کنم 😘
( نکته : این پارت ها خیلی چیز ها رو آشکار میکنه مثل ! ؟ آدرین کی رو دوست داره ؟ ! )
بای 👋