روزی که عشق به دنیا آمد ❤️ و مرد 🖤 p6
برید ادامه که این پارت لوکا قرار.......😈😈😭
سلام 👋🏻
بریم برای رمان ✍🏻😉
مرینت #
ل : می دونم امروز با کی بودی 😡😡🤬🔥💥
ل : زود باش بگو چرا
همه چیزو براش تعریف کردم 🙁😓
م : منو ببخش 🙁😓
ل : باشه ولی باید تنبیه شی 😮💨
بعد یه شلاق آورد و ۳۰ بار با شلاق منو زد 😭😩😩😩
دیگه هیچ قدرتی برام نموند محکم بغلم کرد 🫂
ل : منو ببخش من برای تو این کارو کردم اگه این کارو نمی کردم اونا می کشتنت 😭😭🥺😓😰
م : میدونم 🥲
رفتم خوابیدم 😴🛏️ فردا که بیدار شدم دیدم کاگامی و ادرین برگشتن 🥳🥳
برای اونا هم قضیه رو تعریف کردم 🙁😓😰😰
ل: باید به پایگا ه بگیم بجای مکث یه نفر دیگه رو بفرسته
آ : من میگم 🤔
ک : باشه 🫤
(چند دقیقه بعد)
آ : با باید بریم به پایگاه
م : برای چی ؟🤨
آ : نمیدونم 😐 دستور رئیسه 🕴🏻
رفتیم به پایگاه در اتاق رئیس رو زدم
ر : اوهه سلام بیاید بشینید باهاتون کار دارم
رفتیم و روی مبل نشستیم 🛋️
یه نفر اومد داخل
# : با من کار داشتید ؟
مامور فیلیکس تو از این به بعد هم کار اون هایی 😌
بعد هم دیگه رو معرفی کردیم
ر : دفعه ی قبل ۲۰ نفر مردن و این دفعه 50 نفر شما باید زودتر سیاه پوش رو دستگیر کنید جاسوس ها فهمیدن که اون یه گروه از شرور های دنیا جمع کرده 😮💨😠😠😠
م : ما چطور جلوشون رو بگیریم
ر : سلاح های خوبی به شما داده میشه
بهترین تفنگ ها و وسایل 😠😠😠😠
آ : ممنون ☺️🥺
ل : من شنیدم که اینجا یه رئیس ععظم داره میشه ببینمش ؟🤨
رئیس محکم دستش رو زد رو میرز
ر : به نفعته که دیگه اینو نگی 😡😡😡😤😤
بعد همه سلاح ها رو گرفتیم و رفتیم
ک : بریم خونه
ل : آره
ف : آره
م : شما برید من کار دارم ☺️
رفتم پیش آلیا آخه خیلی وقته ندیدمش زنگ خونش رو زدم باز کرد رفتم روی تخت کنارش
آ : خوب بگو عاشق کدوم شون شدی دختر 😜
م : هی بیخیال....اما اگه کسی هم باشه اون لوکاعه ☺️
بعد عکسشو نشونش دادم
آ : ام ..... عالیه ولی اون پسر مو طلاییه چی ؟
م : نه عاشق اون نیستم 😌
کلی با هم حرف زدیم بعد رفتم
چشمم به ی مغازه ی بزرگ خود رفتم داخل 🚶♀️ و کلی خرید کردم وای بعد از اون خرید خیلی خسته شدم
رفتم کافه و یه نسکافه سفارش دادم
بعد اینکه نسکافم تموم شد رفتم خونه تا رسیدم دیدم ...........وای ....نه .نه ...نه 😰😰😰😭😭
آخه چرا .....چرا وای نه......نه 😭😭😭😭😭😭😫😫😫😫💔💔💔❤️🩹❤️🩹☠️
خوب این پارت تموم شد 😉
و فقط 4 پارت تا پارت ۱۰ مونده اما از پارت ده به بعد این قدر هیجانیه که نگو از همهی پارت های که دادم هیجانی تر و اون سوال ی که لوکا از رئیس پرسید خیلی مهمه 😰
1 _ یعنی لوکا چی میدونه ؟ تو پارت ده معلوم میشه ☺️
2 ـ مرینت از چی ترسید ؟ 😦
3 _ سیاه پوش چه شکلیه ؟ تو پارت ده معلوم میشه
برای پارت بعد ۱۸ لایک و ۱۸ کامنت 😌
بای 💋❣️🫰🏻