
بهترین دوست پارت ۱۰

سلام گلاس
بیا ادامه👇🏻
مرینت
سابین: دوست دیگه ای در نظر نداری.................ادرین!!!
مرینت: اوممم... باشه بهش پیام میدم
به ادرین پیام دادم و گفتم
ده دقیقه بعد
صدای دیلینگ گوشیم اومد
ادرین: سلام. باشه فردا میای؟
مرینت: آره فکر کنم مامانم که فعلا گفته فردا میرن
صبح روز بعد
بیدار شدم برم مدرسه داشت دیر میشد سریع همه کارامو کردم
هول هرکی داشتم صبحانه میخوردم که
مرینت: مامان امروز ساعت چند میرین
سابین: برای ساعت ۱۱ بلیط گرفتیم وسایل تو هم جمع کردم تا بری پیش ادرین
مرینت: باشه
تام: ۱۱ تو خونه نیستی و واقعا برای من سخته ۱ سال
پیش تو نباشیم
مرینت: اشکال نداره بابا نهایتش که بر میگشتین همو میبینیم
ساعت رو دیدم دیگه داشت خیلی دیر شد بود
با مامان . بابا تا ۱ سال بعد خدافظی کردم
اونا ماشین من رو قرض گرفتن چون ماشین بابام خراب شده بود
وسایلی رو که مامان آماده کرده بود و کیفم رو بر داشتم و رفتم
رسیدم وسایل رو گذاشتم تو کمادم و درش رو کاملا قفل کردم
بدو بدو کیفو انداختم رو کولم و/ دوییدم تا به کلاس رسیدم
( مثلا شعر گفت🤣)
تا رفتم تو و نشستم کنار ادرین خانم بوستیه اومد
ادرین: سلام مرینت
مرینت: سلام ادرین.خوبی؟
ادرین: مرسی تو چی
مرینت: ممنون.......
بعد از کلاس
مرینت: صبر کن وسایلم رو بردارم!
ادرین: باشه😊
بعد رسیدیم خونه ادرین
ادرین: اوتاق تو اینه
مرینت: مرسی
رفتم تو ی اتاق با تم صورتی خیلییییی خوشگل بود
ادرین: به سلیقه خودم چیدم !!! خوشگله؟
احساس کردم سرخ شدم
مرینت: ا..آر...آره..آره خیلییی خوشگله
وسایلم رو چیدم و استراحت کردم
( بچه ها اگه میبینین خلاصص آخه بیرونم دیگه به بزرگی خودتون ببخشید دارم سعی میکنم کم خلاصه کنم دیگه پارت بعد رو مثل پارت های قبل میدم و زود تر و طولانی تر ببخشید دیگههه)
ادرین اومد در اتاقم البته بعد از بیست دقیقه
ادرین: مرینت! مرینت!.. بیا ناهار بخوریم
مرینت: باشه😊
خب تموم شد
لایک و کامنت فراموش نشه
دیگه ببخشیدددددد
گفتم چرا این پارت اینجوری بود
بازم ببخشیدددددددد
باییی